10 اسلاید صحیح/غلط توسط: 장탄소년단 انتشار: 4 سال پیش 342 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
پارت اخر هستش دوستان امیدوارم لذت ببرید
قبل از شروع یه نکته بگ وقتی علامت _ میزارم یعنی ات حرف میزنه وقتی علامت + میزارم یعنی ته حرف میزنه.خب دیگه مزاحم نمیشم بریم سراغ فیک:)
_میخواست ببوستم که با صدای فافا و جیمین متوقف شد.جیمین/اهای دارید چیکار میکنید.جین/معلومه دارن عشق بازی میکنن یاع یاع یاع.+ش..شما اینجا چیکار میکنید.الی/داشتیم قدم میزدیم که شما رو دیدیم ما هم اومدیم._بیاید بشینید.فافا/بچه ها یه بازی._باز چیه فافا.فافا/ات و ته سنگ کاغذ قیچی بازی میکنن هر کی باخت باید به او یکی سیلی بزنه.من و ته با هم : چییی.فافا/همین که گفتم.جین/یاا شاید مثل سگ گربه باشن ولی دلشون نمیاد همو بزنن فافا کوتاه بیا.جیمین/هرچی عشقم میگه همونه شروع کنید._ته شروع کرد سنگ کاغذ قیچی شانس با من بودو یکی زدم تو صورتش که هممون زدیم زیر خنده.
دور دومم شانس با من بود یکی محکم زدمش که افتاد رو چمن ها._اتتتتتتتت.+(زبون در اوردی براش).+سنگ کاغذ قیچی،یا خدا افتاد با ته.اروم اومد سمتم و دستش رو گذاشت رو گونم و لبم رو بوسید.اولش تو شک بودم دیدم بچه ها دارن از خوشحالی بال در میارن و جیغ میزنن.جیمین/یااا یواش تر الان استاد مین میاد جرمون میده.و با هم زدیم زیر خنده .فافا/ادامه بدید زود تند.+سنگ کاغذ قیچی دوباره شانس با ته بود نزدیکم شد و لبام رو بوسید.سنگ کاغذ قیچی شانس با من بود یکی زدم تو صورتش که پهن شد رو زمین و بلند داد زد اتتتتتت از خنده میخواستم بمیرم.دوباره شروع کردیم سنگ کاغذ قیچی شانس با ته بود نزدیک شد که ببوستم
از خجالت داشتم اب میشدم سرم رو بردم عقب که اومد نزدیک تر و منو نزدیک خودش کرد و بوسید بعد از چند دور بازی با صدای استاد مین خشکمون زد و مثل برق گرفته ها پریدیم.استاد مین رو با علامت &نشون میدم.&دارید چیکار میکنید دقیقا،اخ اخ اخ نگاشون کن لپ اون مثل گوجه شده لب اون یکیم داغون شده.+وقتی گفت لبم شاخ در اوردم داشتم نگاه فافا میکردم که وقتی دیدمش از زور خنده قرمز شده بود.جین/یا ته چیکار کرده با این دختر که لباش اینجور شده.+بخدا هیچ کاری نکردم._میکشمت و افتادم دنبالش بعد از کلی مسخره بازی رفتیم و خوابیدیم .خوابم نمیبرد اعصابم خراب بود رفتم دوباره بیرون کنار چادر ته.ته ته بیداری.+داشتم میخوابیدم که با صدای ات رفتم دم چادر ،بله اینجا چیکار میکنی._خب راستش ....خوابم نمیبره.+هممم من یه راه بلدم._چه...نزاشت حرفم رو بزنم که دستم رو کشید
بردم تو چادر و وقتی به خودم اومدم دیدم بغل ته هستم و داره مو هام رو نوازش میکنه کم کم چشام داشت سنگین میشد که اروم بوسیدم گفت:خوب بخوابی بستنی من.صبح وقتی بیدار شدم ته نبود رفتم بیرون که با قیافه الی و فافا روبه رو شدم.فافا/او..اونجا چیکار میکردی!؟الی/چیکار کردید دیشب ها شیطون؟؟_خاک تو سر منحرفتون کنم بیاید بریم.رفتیم بعد ناهار وسایلمون رو جمع کردیم و اماده شدیم که برگردیم خونه.
داخل اتوبوس بودیم که ته نشست پیشم.+خوب خوابیدی بستنی._ا...اره.+خخخ چرا اینجوری حرف میزنی._چجوری!؟+هیچی ._و دستاش رو محکم تو دستام حلقه کرد.تمام راه جنگل تا خونه دستش تو دستم بود و همش حرف های عاشقانه میزد و همش من رو میخندوند که احساس کردم از شدت خنده الان میمیرم.بعد از ۶ساعت رسیدیم داخل دانشگاه.&بچه ها امیدوارم خوش گذشته باشه بهتون چون همتون سال اخر دانشگاه هستید و چیزی تا پایان این ترمتون هم نمونده تصمیم گرفته بودیم ببریمتون جنگل تا لحظات خوشی با هم داشته باشید.از امروز هم دانشگاه به مدت ۱هفته تعطیله خسته نباشید همتون ازاد هستید که برید خونه._وقتی رسیدم خونه همه چیز رو برای مامانم تعریف کردم اولش هنگ کرده بود بعد از خوشحالی محکم بغلم کرد.رفتم تو اتاقم دوش گرفتم که ته پیام داد.+سلام عشقم._سلام+خوبی _اله تو خوبی+همین که تو خوبی منم خوبم،راستش میخواستم بگم که میای بریم بیرون امشب._اره چرا که نه+شب ساعت ۹دم در خونه منتظرم عشقم_باشه بای+بای عشقم.
+همه چیز رو برای مادرم و پدرم تعریف کردم که اول هنگ کرده بودن ولی بعد خوشحال شدن،رفتم تو اتاقم و به ات پیام دادم که بریم بیرون بعد از شام سریع لباسام عوض کردم و رفتم بیرون._یه هودی با یه شلوار پوشیدم و رفتم دم در که ته رو دیدم محکم پریدم بغلش و اونم منو محکم بغل کرد ._ته کجا میخوای منو ببری؟!+الان میفهمی.کمی بعد وقتی رسیدیم خیلی خوشحال شدم اونجا خیلی زیبا بود_خدای من ته اینجا چرا اینقدر قشنگه.+چون کسی که با منه قشنگه.داشتیم راه میرفتیم که
یه پیانو دیدم _ته نگاه اونجا یه پیانو هست.ولی حیف شد چون من بلد نیستم.+ولی من بلدم._واقعا+اره._دستم رو گرفت و رفتیم و نشستیم رو صندلی و شروع کرد به پیانو زدن خیلی زیبا میزد اینقدر زیبا میزد که دوست نداشتم تموم شه.ته تو خیلی ماهری+اره،پس چی فکر کردی.داشتین حرف میزدین که صدایی توجه شما رو جلب کرد برگشتید که با قیافه فافا و جیمین رو به رو شدید._وات د فاخ+چرا همه جا شما هستید.جیمین/دلتون هم بخواد.اون شب خیلی خوش گذشت و از اون موقع به بعد من و ته همیشه با هم بودیم..پایان
و اول تا اخر این داستان همش تصور بود😭😭ممنون که خوندید اخر داستان رو اگه بد تموم کردم ببخشید بقیش دیگه خودتون تصور کنید.
تا یه فیک دیگه بای.درساتون رو خوب بخونید،ماسک بزنید و از خودتون مراقبت کنید.بوس رو لپتون.بای🖐️
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
12 لایک
خیلی قشنگ ♥️
داستان قشنگیه ولی تیکه تیکه می زاری حوصلم سر رفت 🥴
خیلی عالی بود حتما اینجوری زیاد بزار چون دوتا ژتنر مختلف بود یعنی کمدی و عاشقانه