من و تهیونگ

سلام اسم من ا/ت هست من ۲۲سالمه دانشگاهم تموم شده ومن یک دکترم من توی بیمارستان کار میکنم .

مثل همیشه از بیمارستان اومدم بیرون ورفتم خونه لباسام رو عوض کردم دست وصورت رو شستم برای خودم دوکبوکی درست کردم و خوردم ۲روز از بیمارستان مرخصی گرفتم چون کارام زیاد بود و خسته میشدم

بعد تلویزیون دیدم و بعد خوابیدم صبح با آلارم گوشیم بیدار شدم دست وصورتم رو شستم وتصمیم گرفتم برم خرید (نکته ا/ت ارمی هست)تا چندتا لباس برای کنسرت بی تی اس بخرم چون امشب کنسرت بی تی اس هست

لباسای بیرونم رو پوشیدم ورفتم بیرون رفتم توی یک لباس فروشی یک لباس بنفش لش که روش نوشته بود بی تی اس و یک شلوارک سیاه خیلی کوتاه رو خریدم رفتم خونه لباسایی که خریده بودم رو پوشیدم و

یک روژلب کم رنگ زدم ومو هام رو شونه کردم وگیس کردم کنسرت داشت شروع میشود زود خودم رو رسوندم من ردیف جلو نشستم کنسرت کم کم شروع شود بعد از کنسرت داشتم راه میرفتم که خوردم به یک نفر دیدم که تهیونگه ا/ت:من معذرت میخوام ،تهیونگ:عیبی نداره ولی مواظب باش ا/ت:چشم،ا/ت:خداحافظ،تهیونگ:خداحافظ.

خوب بچه ها اینم از داستان اگه خوشتون اومد لایک وکامنت بزارید ❤❤❤