لایک و کامنت
از زبان _ تو بالکون بودم و داشتم به رفتار مرینت فکر میکردم که لوکا اومد.^اینجا چکار میکنی._اومدم هوا خوری تو چی ^مرینت رفت حموم منم اومدم هوا بخورم _کاگامی هم رفت حموم . لوکا هیچی نگفت تا اینکه من گفتم _از کی با مرینت رابطه داری ^چی اها خیلی وقته _رفتارتون با هم چطوره (نگار : مگه تو فضولی _به تو چه =برات دارم_باش بابا) ^مرینت .....دختر بانمکیه، خوشگل مهربون هرچی بگم کمه _خوشبخت بشید ^ممنون .از زبان ^بعد چند دقیقه گفتم ^من میرم شاید مرینت اومده باشه _باش منم باید برم ^شب خوش _شب خوش از زبان * رفتم حموم از حموم امدم خسته لباسم رو عوض کردم بعد پتو و بالشت برای لوکا گذاشتم که رو کاناپه بخوابه بعد خوابیدم (فکر کردید نیگه لوکا بیاد بغلش بخوابه نه من زجرتون نمیدم ولی حالا حالا ها مرین و ادرین با هم نیستن)
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
عالییی بود قشنگم 🥺💕 ببخشید زود پارت داستانتو نخوندم دیر دیدم 😐💔
عیبی نداره
عالی
ممنون
عااالی بوددد اجیییییی
هققق ذوق مرگ میشم پارت میدی بیرون😂
اجی همینجوری ادامه بده فایتینگ🙂🙂
چش اجی بعدیم میزارم
مغسی عجقممم🥺🧸
اممم راستی عاج..قضیه داعامش چیشد پ؟هق🥺😂(خیلی پرروعم🤣)
🤣اجی گذاشتمش تا منتشرشه منتشر شو زود بخونش
بش😂🤣
عالی بود😄
ممنون
عالیییییی بود
ممنون