رویای میراکلس پارت ۶

خب خب اینماز قسمت بعد نظر یادتون نره

فردا صبح)ادرین:از خواب بیدار شدم صبحونه خوردم و یک پیام برای لیدی باگ فرستادم.مرینت:ازخواب بیدار شدم رفتم صبحونه خوردم و رفتم توی اتاقم که تیکی گفت از طرف کت نوار یک پیام داری منم تبدیل شدم و گفته بود که ساعت 9 شب بیا به این ******ادرس منم پیام فرستادم باشه تیکی : میگم مرینت درباره هویت کت نوارچیزی نگیا. مرینت:باشه

شب ساعت 8:45دقیقه ادرین: سریع تبدیل به کت نوار شدم و رفتم آدرسی که به لیدی باگ داد بودم مرینت: سریع لباسم رو عوض کردم به تیکی غذا دادم و تبدیل شدم رفتم به آدرسی که کت نوار داده بود لیدی باگ: دیدم کت زودتر از من اومده و یک گل توی دستشه کت نوار: سلام بانوی من این گل برای شماست(اسلاید بالا) لطفاً بشینید من میخواستم درباره هاکماث به شما چیزی بگم. لیدی باگ: گل گرفتم و نشستم چی شده کت نوار کت نوار: دیشب توی خواب دیدم که یک کسی به من میگه هاکماث داره یه نقشه بزرگ میکشه یه نقشه که اگه ما به موقع عمل نکنید و براش آماده نباشیم ممکنه شکست بخوریم لیدی باگ: خب کت نوار مطمئنی کسی که این حرف رو به تو زد کی بود؟؟؟کت نوار: نمیدونم منم توی خوابم ازش سوال کردم تو کی هستی اما گفت مهم نیست مهم اینه که تو میدونی که هاکماث داره نقشه بزرگی برای شما میکشه بعدشم یا از خواب بیدار شدم گفتم شاید این موضوع رو با تو در میان بگذارم لیدی باگ آخه تو نگهبان معجزه گر آیی و گفتم شاید چیزی مهمی باشه. لیدی باگ: آره کت نوار حتماً چیز مهمی که توی خوابت اومده و فقط به تو گفته من فردا یک جلسه میذارم توی خونه استاد فو و من و تو تصمیم می گیریم که به کی چه معجزه گری بدیم

خب پس تا فردا خداحافظ .کت نوار: خداحافظ لیدی باگ. از پنجره اتاقم رفتم توی اتاقم و تغییر شکل دادم ( چون پدر و مادرش نمیدونن که کت نوار هست)ادرین:هووفف چقدر امروز خسته شدم.ناتالی: آدرین وقت شامه بیا سر میز.ادرین: باشه الان میام و یه تیکه پنیر کممبر به پلگ دادم تا اونم دست از غر زدن برداره. مرینت:از بالکن خونه اومدم توی اتاقم تغییر شکل دادم و به تیکی ماکارون دادم و رفتم پایین برای شام. شامو که خوردم رفتم بالا توی اتاقم و یه خورده طراحی کردم(چون مرینت طراح برند اگرست ها هست و یه چند نمونه طراحی میکشه) بعدش یهو گلی که کت نوار بهم داده بود رو گذاشتم لای دفتر خاطراتم لباسمو عوض کردم و گرفتم خوابیدم. ادرین: وقت شام من تموم شد رفتم توی اتاقم یه خورده پیانو زدم و بعدش گرفتم خوابیدم. ( صفحه بعد فردا میشه که کت نوار و لیدی باگ میخوان برای هر معجزه گر یک صاحب انتخاب کنند)

صبح ادرین:از خواب بیدار شدم صبحانه خوردم و بعدش تغییرشکل دادم و رفتم خونه استاد فو. (امروز مدرسه تعطیل هست) مرینت: از خواب بیدار شدم و صبحانه خوردم و تغییر شکل دادم رفتم خونه استاد فو.کت نوار: رسیدم اونجا دیدم هنوز لیدی باگ نرسیده.لیدی باگ:رفتم توی خونه دیدم که کت نوار زود تر رسیده ،سلام پیشی کت نوار: سلام بانوی من خب باید از کجا شروع کنیم لیدی باگ:اول از کسایی که قبلا بهشون معجزه گر دادیم وبرای بقیه معجزه گر ها کسانی رو که مورد نظر داریم رو امتحان میکنیم.

راوی:اول لیدی باگ میره سراق کسانی که قبلا بهشون معجزه گر داده برای (الیا،نینو،کاگامی،لوکا،رز) وگفت هر وقت هاک ماث به شهر حمله کرد شما تغییر شکل بدیدو بیاید کمک ما.در ادامه فردا که مدارس باز هست مرینت دوستانش رو امتحان میکنه(الکس،جولیکا،تیم،زویی..)و بقیه که خودتون میدونید کیا هستند. به همشون لیدی باگ و کت نوار به همشون معجزه گر میدند

مرینت:الان چهار روز هست که از هاک ماث خبری نیست پس یعنی کت نوار درست میگفت. ادرین:چهار روز هست که خبری از هاک ماث خبری نیست و یعنی خوابی که دیدم درست بود که ییییهووووو......

خب قسمت بعد هاک ماث حمله میکنه