
اگه برا این پارت نظر ندین با توجه به سر شلوغیم کلا از تستچی میرم بیرون
چه حس عجیبیه داره اگه بر گردی به بیست سال پیش ببینی کل مسیر زندگیتو عوضی رفته بودی دنبال انتقام اشتباهی بودی عاشق ادم های اشتباهی بودی تو جایگاه اشتباهی بودی میدونم درک نمیکنن ولی واقعا حس وحشتناکیه احساس میکنی افتادی تو منجلابی که اگه از بیرون بیا تازه بد بختیات شروع میشه مثله بازی ای که اگه بخوای تمومش کنی قطعا میبیازی
بزارین براتون از روزی که فهمیدم تو منجلابم بهتون بگم من رو کاناپه بیدار شدم صب ساعت نزدیک پنج بود رفتم بیرون نشستم طلوع خورشید و تماشا کردم یهو یه سایه عجیب با چاقو بالا سرم دیدم تا اومدم بر گردم جین صدام زد و اون سایه محو شد.........
سیع کردم بهش اهمیت ندم و برم پیش جین ولی مگه میشه احساس میکردم چیزی که دیدم در مورد ادامه یافتن زندگیم یا نه بودش ولی بیخیال همه اینا شدم رفتن با جین صبحونه درست کردم وقتی بچه ها داشتن میخوردن من درحال فکر کردن به سایه بودم
از زبون نامی:داشتم صبحونه رو جم میکردم که دیدم پونی دوید بیرون ولی یجوری انگار کشیده شد رفتم دنبالش دیدم پشت خونس انگار با خودش حرف میزد پونی:# نه نمیتونم. اگه این کارو کنم نمیتونم راحت بمیرم باشه فقط دیگه نیا سراغم
وقتی اومد تو انگار عصبی بود یه نقشه پرت کرد تو صورتم گفت : هرچه زودتر گورتون رو گم کنین از اینجا ما که با چشایه چهار تا شده نگاش میکردیم ولی یهو شوگا نقشه رو برداشت گفت:اوکی بای رفت بیرون ماهم دنبالش رفتیم یهو برگشت تو گفت:یه سلاحی چیزی بده حیوون میوون نخورتمون اونم به سلاح پرت کرد رو زمین
لطفا نظر بدین واقعا روحیه ندارم واسه ادامه
ما رفتیم بیرون جنگل بعد از دو ساعت...... یهو دیدم همه منجرهامون و بادیگاردامون بیرونن مارو کردن تو ماشین تا رسیدیم سئول
........................ ........................ ....................... .....................
تقریبا شیش ماه از اون ماجرا میگذره و تو این مدت شاید کلا پنج روز کوک و دیده باشم هر وقتم میومد خونه شبیه دیوونه ها رفتار میکرد از زبون نامی :شاید عجیب باشه ولی من دلم واسه پونی تنگ شده از زبون جین:شاید عجیب باشه ولی من دلم واسه پونی تنگ شده از زبون هوپی:شاید عجیب باشه ولی من دلم واسه پونی تنگ شد از زبون یونی:شاید عجیب باشه ولی من دلم واسه پونی تنگ شده
از زبون تهیونگ:شاید عجیب باشه ولی من دلم واسه پونی تنگ شده از زبون جیمین:شاید عجیب باشه ولی من دلم واسه پونی تنگ شده از زبون جونکوک :شاید عجیب باشه ولی پونی از اون روز به بعد هر روز بخاطر من شکسته تر میشه😈
نظرررررر یادتون نرهههه❤️
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
هقق(: فقط براي اينكه از تستچي نري نظر گذاشتم و لايك كردمح😭🇰🇷💔
مرسی عقجم❤️