سلام هانی های من ببخشید دیر شد🙂💔 یه چند وقتی نت نداشتم 🙂🥊 قول میدم زود به زود بزارم عوض دیر کردنم زیاد نوشتم واستون🥺🍡 حالشو ببرید😹
خلاصه داستان :دختری که در پایگاه پلیس بزرگ میشه و حالا دلشو به پسر قاتل خانواده ش میده
،،،
پارت دو
از زبان یوکاتا
بالاخره راضیش کردم اخیشششش
(یوکاتا+ هوسوک-)
+من میرم خونه -شب بخیر +شب بخیر داداشی-نمیتونی منو خرکنی من هنوزم راضی نیستم +تو قول دادی -برو یوکاتا +خدافظ😒-.....
...
وقتی رسیدم خونه یه نفس عمیق کشیدم و شروع کردم به عوض کردن لباسام

استایل یوکاتا
اول سوییشرت صورتی مو در آوردم و بعد تیشرت زیر بعدشم شلوار جورابام رو در اوردم
و لباسامو بایه تیشرت گشاد و یه شلوارک کیوت عوض کردم
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
عالی بود😌👊🏻
عالی بود منتظر پارت بعد هستم کیوتی 😉🥰
تنکص هانی