
سلام دوستان گلم💜اومدم با پارت2 امیدوارم خوشتون بیاد
اوووننن وهیجه بووودد!باورم نمیشد!نگاهششش خیلی وحشتناک بود😨تاحالا اینقدر نترسیده بودمم!! اممم وهیجه خانم بامن کاری داشتین؟ وهیجه:هه فکر میکنی میتونی؟😏 پنی: چچچیوو؟ وهیجه:فکر میکنی میتونی پول و ملک صاحب بشی آره؟اومدی اینجا جاخوش کردی ولی به همین خیال باش؛هیچ غل*ط*ی نمیتونی بکنی. پنی:اااین چه حرفیه وهیجه خانم؟...یهویی محکم بازوهام رو گرفت. وهیجه:هواست به کارایی که میکنی باشه،نمیتونی تو دل تالون جا خوش کنی و خانم خونه بشی. پنی:...من که از حرفای وهیجه بهم خیلی برخورده بود میخواستم یه دونه محکم بزنم تو دهنش که یهو...
یهویی تالون اومد تالون: پنی اومدم که...امم مشکلی پیش اومده؟ وهیجه:نه فقط داشتیم دوستانه باهم حرف میزدیم آخه دوست داشتم بیشتر با پنی جون آشنا شم پنی:وهیجه بازوهام رو ول کرد...بازوهام قرمز شده بود و درد میکرد،چون زن دکتر کلاوه هیچ کاری انجام ندادم وگرنه من بزرگ تر از هیکل وهیجه هم زمین گیر کردم این که چیزی نیست😒 وهیجه:با اجازتون من میرم بخوابم،شبتون خوش تالون:...از ترس اینکه پنی بازوهاش قرمز شده سریع رفتم پیشش و گفتم خوبی پن؟اون زن عفریته باهات کاری کرد؟ پنی:توهم این زن و خوب میشناسی خیلی عفریتس تالون:بهت چی گفت پنی:بهم میگه تو دنبال ملک و املاک و پولی😐 تالون:چچییی؟این زنه خودش دنبال ملک و املاک عمومه اونوقت...اصلا ولش کن پنی دستت چطوره؟ پنی:خوبم ممنون😊راستی چیزی میخواستی بگی؟ تالون:آآره میخواستم بگم که..چیزه..پنی من..راستش من...
من خواستم بگم لباس مخصوص مامور مد هارو گذاشتن تو اتاقت پنی:باشه ممنون،شبت بخیر تالون:شب توهم بخیر امیدوارم خوابای خیلی خوبی ببینی پنی:باخنده وارد اتاق شدم و در رو قفل کردم که مبادا وهیجه شب که خوابم بیاد بالش بزاره رو سرم تا خفم کنه لباس مامور مد هارو رو تختم دیدم؛گذاشتمش تو کمدم تا فردابپوشمش.دراز کشیدم رو تختم و به تالون فکر کردم😍نمیدونم چرا وقتی میبینمش قلبم مثل دیوونه ها میتپه،احساس میکنم عاشقشم...ولی خوب؛ولش کن اصلا کی عاشق من میشه تالون؟دخترای خیلی بهتر از منم هست چرا باید عاشق من بشه اصلا میگیرم میخوابم.شب و با آسایش خوابیدم..خواب دیدم تالون اومده و دستم رو گرفته گفته تو مثل فرشته میمونی فرشته ها وجود دارن؛صبح پاشدم و به خوابی که دیدم فکر کردم یعنی ممکنه تالونم به من حسی داشته باشه؟
رفتم سمت کمدم و لباس مامور مد هارو در آوردم و پوشیدم،موهام رو گوجه ای بستم چون بهم میومد،در رو وا کردم و به طرف میز صبحانه رفتم....صبحتون بخیر دکتر کلاو:صبحت بخیر پنی بیا بشین وهیجه:صبحت بخیر عزیزم پنی تو دلش: تو چی میگی حال بهم زن😵💩 تالون:بهش صبح بخیر گفتم خیلی خوشگل شده بود مدل موهاش خیلی بهش میومد. کلاو:راستی من یه ماموریت دارم و شما دونفر باید باهم برین انجامش بدین. پنی:وقتی گفت ماموریت داریم خیلی خوشحال شدم چون عاشق ماموریت بودم.
پنی:واقعا؟حالا چی هست😃 کلاو:یه الماس تو موزه هست باید اونو بدزدین برام بیارین،امیدوارم موفق بشین چون تالون تاحالا موفق نشده. پنی:روما حساب کنین قول میدم نا امیدتون نمیکنم
رفتم تمرین کردم و کلی نقشه کشی کردم واسه شب
اسلاید بعد رو بزنید بقیه رو بخونید
شب که شد با تالون به طرف موزه حرکت کردیم پنی:شما تاحالا موفق نشدین توی کاری؟ تالون:نه متاسفانه من همه ی تلاشم رو میکنم ولی موفق نمیشم😔 پنی:هميشه اميد داشته باش چون هميشه فردايی هست تالون:به پنی لبخندی زدم و گفتم ممنون بابت انرژیت😊 ای بابا در موزه که قفله! پنی:من فکر اینجاشو خیلی وقته کردم😉یه پیچ گوشتی برداشتم و شروع کردم به کار کردن آخر سرم باز شد. تالون:عه توکه همه چیو بلدی😆 پنی:آره خوب من کلی تمرین کردم که بتونم درای حرفه ای رو باز کنم...بیا تو. یکم تو موزه راه رفتیم و الماس رو دیدم....تالون الماس اونجاس. تالون:اوه اوه اوه اینجا که کلی حفره امنیتی داره چه جوری ردشیم بیچاره شدیم که😐
پنی:نه کاملا😎...از همه ی حفره های امنیتی رد شدم و الماس رو برداشتم. تالون:چیییی؟این غیر ممکنهههه!یعنی چیییی؟برگاام پنی:الان وقت ریختن برگات نیست بدو بریم تا پلیسا نیومدن..فرار کردیم و به سمت پایگاه رفتیم.
تو پایگاه که داشتیم میرفتیم یهویی به یه دختر چشم درشت برخورد کردم.. تالون:عه مژگان از بیمارستان برگشتی؟ مژگان:آره تالون:خوش اومدی...حرکت کردیم به سمت اتاق کلاو و در رو زدیم. کلاو:بیاین تو،امیدوارم با خبر های خوش برگشته باشید اومدیم تو از کسی که تو اتاق دیدم حیرت زده شدممم!باورم نمیشد اوننن...
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالیییی بود😍
عالی بود قشنگمم بی نظیر و پرفکت بود دورت بگردم😘😘💞💞💞💞💞🌹🌹🌹🌹🌸🌸💕💕💕💞💞💞💞💞💞💜💜💜💜💛💛💛
مرسی عزیزم💜
عـــالــی 😍 خیلی زود نوشتی هاا😂 خیلی قشنگ بود 👍
مرسی عزیزم💖
سعی میکنم زود زود بنویسم