عشق به پول نیست پارت 1

بیوگرافی ا، ت : اینم عکسش ولی موهاشو تا پشت زانو فکر کنید اسم کامل... کیم ا، ت وضعیت مالی... متوسط رو به پایین مادر پدرش تو سن 17 سالگیش فوت کردن سن.... 20 مغرور، جذاب، پسر کش قد،،، 172 وزن،،،،، 41

از زبان ا، ت : امروز اولین روز دانشگاه بود داشتم پیاده به سمت دانشگاه میرفتم که به یه پسر خوردم ولی من افتادم بهم گفت بد میبینی منم محل ندادم و به سمت دانشگاه رفتم تا وارد حیاط شدم یک چهره آشنا دیدم بعدش زنگ خورد و همه رفتیم داخل کلاس رفتم روی تنها صندلی که خالی بود نشستم من من ردیف یکی مونده به آخری بودم (استایل ا، ت در دانشگاه)

میزان و تک نفره بودن و به خاطر همین من راحت تر بودم یه دفعه حس کردم یکی موهامو کشید پشت سرم کردم دیدم همون بود همون که بهش خوردم و توی حیاط دیدمش بهش گفتم چرا این کارو کردی گفت عشقم کشیده( راستی کورک همان نفری بود که پشت نشسته بود) از کوک موهای خیلی بلند بودن

منم مجبور بودم موهاشو بکشم تا متوجه بشه بعد بهش گفتم موهاتو ببر اونور اونم گفت باشه ولی دیدم تا برده شدم و خیلی توی دست و پاش بودن بعدم دوباره انداخت پشت سرش و بعد گفت ببخشید منم حوصله معلم رو نداشتم و یادت مدل بافتی که خواهرم بهم یاد داده بود افتادم سر موهاش مدل بافت رو زدم چون موهاش بلند بودند کل کلاس طول کشید تا سر موهاش بزنم وقتی تموم شد یک کش زیرش بستم بعدش دیدم زنگ خورد.

از زبان آت وقتی زنگ خورد زمان زنگ تفریح (من نمیدونم دانشگاه ها زنگ تفریح دارن یا ندارن ولی شما فکر کنید دارن) گفتم باید موهامو ببافم تا اذیتم نکند تا اومدم موهامو از پشت سرم بیارم جلو دیدم بافته شدن تعجب موندم آخه من موهامو نبافته بودم گفتم کرد کادر جون کوک باشه بعد گفتم اون پسر اینم بافتش خیلی مدل داره پس کار اون نیست

پایان الان می خوام برم پارس دارو بنویسم اگر پارت ۱ و ۲ هرکدوم ۵ تا لایک بگیره پارت ۳ رو میزارم پس بخاطر این کیوت لایت کن