تشنه ی خونتم

سلام من اومدم

کلویی: آره من خواهر کوچک شم فقط 12ثانیه کوچیک ترم . مرینت :هااااا. فی : اون از پنجره پریدم داخل داد زدم اون پسر قاتل کجاست. کلویی : ق ق قاتل 😨. مرینت : نه اون منظورش اتاق آره اتاق خب خداحافظ کلویی . بیرونش کردم و در بستم گفتم اوووف فی هیچ کس ازش خبر نداره به جز فیلیکس ماریا املی تو و آد . فی: اسمشم نیار مرینت: باشه پس چی بهش بگم . فی : قاتلللللل😡. مرینت : اوف نه خیر آرامش داشته باش به هش میگم کاسه شکسته . فی : نه.مرینت : اوف ولش کن

ماریا : سر در نمیارم مرینت چه تور میخواد بیاد . )#:خب میریم پیش فلیکس وجیک و..)فیلیکس: دیوار تو فاضلاب رو پیدا کردیم . بازش کردیم گفتم چرا فاضلاب بوی گند میده . جیک : اسمش روشه حالم رو بهم نزن . لوکا: در رو باز کردم آره آره هو هو عقلم از شما بیشتره .جیک : اا فقط همین یه بار بود . لوکا: حال خوشم رو خراب کردی . خوب بریم من دیگه تحمل این جا رو ندارم . فلیکس: وموافقم . رفتیم وقتی رسیدیم خونه همه آماده بودن نگاران مرینت بودم رفتیم دوباره فاضلاب وای سرزمین خون آشام ها خیلی جنی به نظر میرسه ول قشنگم هست . ماریا : همه رفتن تو اتاقا شون آه هنوز از مرینت خبری نیست که یکی گفت من اینجام پشت سرم و نگاه کردم مرینت و فی بودن . ها خیلی خوش هالم مری . مرینت: می دونم .

ماریا: چه جوری اومدی .مرینت : خب دیگه😉 ما اینیم . فی : من و مری نقشه کشیدیم که من جای مرینت بخوابم اون جای من اومد پیش مامانتون بعد که رفتین من تو جمع تو با تغییر شکل خودم که و اسمم اومدم اینجا چون مری نمیتونست تا ابد جای من باشه من میرم جای خودم و مرینت پیش تو میمونه. ماریا : وای چه عالی .

آدرین : ماریا مرینت ا مرینت تو این جایی . مرینت : بله . ادرین : بغ لش کردم گفتم خیلی دلم برات تنگ شده بود . مرینت: آدرین صبر کن داری من رو میکشی . فی : پس آدرین تویی بهتره بری وگر نه میمیری . آدرین: چرا . مرینت : اون میدونه تو باعث شدی خون آشام بشم . ادرین: خب میخوای چی کار کنی ها .فی: هاا یع . آدرین: کنگ فوو اا من یه جایی کار دارم . باس. مرینت : همه زدیم زیر خنده

خداحافظ

😘عاشق تونم