سرنوشت۷

خوب عزیز جان اول بپر ویسگون بعد بیا اینجا حتما نظر بده تا مشتاق بشم داستان رو ادامه بدم

ا.ت(تهیونگ کی میریم کره؟حوصلم سر رفت)تهیونگ(بلیتا واسه امروز عصر عاام فکز کنم بتونم یه کوچولو رو ببرم بیرون)ا.ت(اولا من کوچولو نیستم دومن من امادم بریم)تهیونگ(وی لباستو عوض کردی؟)ا.ت(دیگه دیگه پاشو منو ببر بیرون)با ا.ت رفتیم بیرون اول رفتیم برج ایفل و کلی عکس انداختیم فک کنم یکی عین خودم خل پیدا کردم از کنار یه لباس فروشی گذشتیم یه هو ا.ت گفت ا.ت(تهیونگ تو به اعضای گروهت حقوق میدی؟)تهیونگ(آره)ا.ت(حقوق منو بده زود)تهیونگ(چرا؟)ا.ت(میخوام لباس بخرم حرفونپیچون حقوق منو بده)تهیونگ(به یه شرط)ا.ت(چی؟)تهیونگ(من لباسا رو انتخاب کنم)ا.ت(خاک تو سر خاله زنکت کنن باشه)

=از زبان ا.ت= رفتیم داخل مغازه لباساش خیلی خوشگل بودن تهیونگ رفته بود هر چی لباس گشاد بود جمع کرده بود تهیونگ(ا.ت بیا اینا رو بپوش)ا.ت(تهیونگ جان احساس نمی کنی من اینا رو بپوشم توشون گم میشم؟) تهیونگ(اگه اینا رو نمیخوای ول کنیم بیرون)ا.ت(باشه ولی به جاش ننم باید واسه تو انتخاب کنم)تهیونگ(باشه)رفتم دونه به دونه پرو کردما.ت(اییی خدا زده کمرم درد گرفت بسه)بعد حساب کردن رفتیم و من برای ته ته خان لباس انتخاب کردم تصمیم گرفتیم بریم رستوران من نمی تونستم غذا مو بخورم ا.ت(تهیونگ غذای تو خوشمزس؟)تهیونگ(اره چرا؟)ا.ت(من نمی تونم اینو بخورم غذاتو بده من)تهیونگ(الان برات سفارش میدم)ا.ت(من غذای تو رو میخوام)تهیونگ(از همین برات سفارش میدن)ا.ت(گفتم من مال تورو میخوام)تهیونگ(باشع بیا بخور)یکم از غذا شو مزه کردم اونم مزه نداشتم ا.ت(اینم که مزه نداره تو چرا مثل خ.ر میخوردی؟)تهیونگ(😐)ا.ت(چته؟نگاه میکنی)تهیونگ(من سیرم تو چی)ا.ت(منم ول کن بیا بریم)رفتیم پشت صندوق به کره‌ای رو به صندق دار گفتم ا.ت(خاک تو سرتون کنن مزه‌ی غذاهاتون عین گل ته آکواریمه)

صندوق دار(ببخشید آقا این خانم چی میگن؟)تهیونگ(داره میگه غذاتون عالی بود)ا.ت(خجالت بکش من اینو گفتم؟)تهیونگ(سکوتی میکنم در حد فریاد) *عصر* تهیونگ(ا.ت پاشو بریم دیر شد)ا.ت(من آمادم بریم) ÷کره از زبان جی هوپ÷ قرار بود ا.ت و رئیس امروز بیان شب بود که هواپیما نشست دلم هم واسه تهیونگ تنگ شده بود هم ا.ت بلخره اومدن

٪از زبان ا.ت٪ هواپیما نشست پیاده شدیم پسرا اومده بودن رفتم تک تکشونو بغل کردم دلم واسشون تنگ شده بود تهیونگ همین که پاشو از هواپیما گذاشت پایین دوباره سرد شد این دیگه چه پد.ص.گیه [با عرض پوزش]رفتیم عمارت نصف شب بود از پسرا خدافظی کردم و رفتم که بخوابم داشتم لباسامو میزاشتم تو کمد که چشم خورد به کارت تهیونگ برم بدم بهش رفتم اتاقش تهیونگ(کیه؟)تنها نبود کوکهم پیشش بود ا.ت(منم مادرتون غذا آوردم براتون)جواب ندادن رفتم تو معلوم بود ناراحت شدن حواسم نبود خوانوادشون مردن ا.ت(ببخشید)تهیونگ(اشکال نداره چیکار داری؟)ا.ت(کارتتو آوردم)تهیونگ(پیش خودت نگه دار می تونی بری گوشیتم از جی هوپ بگیری)چیشام برق زد ا.ت(راااس میگی؟)تهیونگ(هوم)ازش آویزون شدم ا.ت(مرسییی میشه با دوستام چت کنم؟)تهیونگ(اره)ا.ت(کوک پاشو منو ببر اتاق جی هوپ)کوک(من چرا؟)ا.ت(هیونگ پاشو دیگه)کوک(تهیونگ با توعه)ا.ت(با توعم)کوک(من هیونگم؟)ا.ت(واس من اره)کوک(حالا که هیونگم باشه)

رفتم گوشیمو از جی هوپ گرفتم زودی رفتم پی وی شین بهش پیام دادم دلم براش تنگ شده بود پیام فوری تیک خورد و...