درود دوستان😍من کلارا هستم و این پارت پنجم داستان ابشار حاذبه من😊ببخشید دیر شد قول میدم زود زود بنویسم دیگه😍پارت قبلی اشتباهی زدم پارت ۳ پارت قبلی ۴ بود این ۵☺امیدوارم خوشتون بیاد و مثل همیشه انتقادی پیشنهادی نظری چیزی داشتین بگین🤗
«چه سوپرایزی؟»
میبل در کمد را باز میکند و سه جعبه صورتی با روبان های اکلیلی را بیرون می اورد.
انها را به لاریسا و کاملیا و سویل میدهد.
سویل گفت:«اوه خدا جون!چه سوپرایز صورتی!»
لاریسا گفت:«واییی برای ما؟»
میبل گفت:« بهلههههه!»
کاملیا گفت:«چقدر اکلیل!»
کاملیا،لاریسا و سویل جعبه ها را باز کردند.
و وای چه پولیور های قشنگی!»
(ادیت بالا مال دوستمه)
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
عالییییییی بود
سرییییع پارت بعدی رو بزارررر😁
چشم حتما😍
عالی بود پارت بعدی زود تر بزار 😁
حتماااا امروز مینویسم😍❤
عالیییی بی صبرانه منتظرم ببینم بیل میخواد چیکار کنه 😜😜😜😍😍😍😍
😜😜😜😜