ملکه گریفیندوری«۱»

😍😍🤩🤩برویمم

هری پاتر @کلاهو رو سرش گذاشتن کلاه گفت گریفیندور همه دست میزدن هری رفت سمت میز نوبت من بود کلاه گفت وای خدای من تو همه خصوصیت هارو داری ولی شجاعتت بیشتره گریفیندور همه دست زدن @خلاصه غذا خوردیم رفتیم خوابگاه من خوابم نمیبرد رفتم بیرون درو اروم

بستم رفتم و به شعله اتیش خیره شدم هری اومد پیشم اونم خوابش نمیبرد داشتم اهنگ میخوندم به اهنگم گوش کرد بعد که اهنگ تموم شد گفت چقدر صدای قشنگی داری @ممنونم یهو گریم گرفت

هری منو ب.غ.ل کرد و هردو مون به اتیش خیره شدیم همونجا خوابمون برد &چه رمانتیک @اره خودم میدونم😒 &ای بابا اگه یه بار دیگه بد حرف بزنی خودم هری رو میکشم @باشه باشه بابا غلط کردم صبح با هم بیدار شدیم سریع اماده شدیم و رفتیم کلاس دفاع در برابر جادوی سیاه تونستم ۱۰ امتیاز برای گریفیندور بگیرم بعد کلاس رفتم تو حیاط

رفتم سمت جنگل ممنوعه نمیدونستم دراکو اونجاست-تا دیدم امیلی داره میدوعه سمت قلعه سریع رفتم گرفتمش @ولم کن-اصلا @از شانس خوبم هری منو دید اونم با هرمیون و رون #دیدم صدای جیغ میاد که میگه ولم کن با هرمیون و رون دویدیم سمتشون @هری کمک کن هرییییییی هری با هرمیون و رون اومدن نجاتم دادن -سلام پاتح #خفه شو با امیلی چیکار داری-ببخشید ون باید از شما اجازه بگیرم که کی عشقمو ببینم

@من عشقت نیستم هری دراکو داشتن دعوا میکردن منو هرمیون و رون داشتیم جداشون میکردیم که دراکو سمت هری طلسم پرتاب کرد-کروشیو #فکر کردم کارم ساختس اما نخورد بهم وایییی نه خورد به امیلی بلندش کردم و رفتیم سمت درمانگاه @ انگار حالم خیلی بد بود اما تحمل کردم رفتیم پیش خانم پامفری بهم دارو داد گفت: حالش خوبه اما باید بمونه #من پیشش میمونم @اما هری #اما اگر نداره به پرفسور دامبلدور خبر میدم @هر جور راحتی #😊

#من پیشش موندم شب که بیدار شدم دیدم دستای امیلی داغه دستمو رو پیشونیش گذاشتم مثل آتیش شده بود 🥵خانم پامفری رو صدا کردم همراه یک دارو اومد گفت: اینو میزنم به سرمش بهترش میکنه😊 تبش پایین اومد ازشون تشکر کردم دیدم امیلی بیدار شد. امیلی خوبی @ممنون هری هری تو برو خوابگاه من خوبم #نخیر تا وقتی مرخص بشی من پیشت میمونم @اما #برای بار دوم میگم اما اگر نداره باشه؟ @باشه. اون شب هری پیشم موند. چشمام خسته بود.اصلا نفهمیدم کی خوابم برد.😴 فردا که بیدار شدم خانم پامفری گفت:میتونی بری سر کلاسات 🤩مرخص شدم با هری رفتیم سر کلاس پرفسور مک گانگل روز بهمون یاد دادن چجوری یک موشو تبدیل به جام کنیم بعد کلاسشون با هری رفتیم قدم بزنیم که بازم دراکو وحشی سر رسید.خون هری داشت جوش میومد.😣منم نگران هری بودم دراکو طلسم پرتاب کرد من دفعش کردم گفتم: ب.ر.و.گ.م.ش.و تا حرصمو سر تو خالی نکردم😠