...........
#پارت13
مرگ خفته
♡♡♡
ایمان گوشیو از دستم کشید:
+بدش من
•نمیدم
+با توام،گوشیمو بده..
ایمان گوشیمو پرت کرد کنار مبل رو
... 2ماه بعد
#نیکا:
از خواب بیدار شدم مثل همیشه متین نبود و رفته بود سرکار...
دل درد شدیدی داشتم در حدی که وقتی میخواستم راه برم باید خم میشدم...
رفتم دستشویی و کارای مربوطرو کردم بعدشم رفتم تو اشپز خونه تا یچیزی بخورم..
ی لقمه نون و پنیر که خوردم دیگه نتونستم بخورم.
رفتم تا اماده بشمو برم دکتر
..... 30 دقیقه بعد (مطب دکتر)
منشی نوبت بهم داد منم تا نوبتم بشه نشستم خداراشکر شلوغ نبود و سریع نوبتم شد
در اتاق دکتر رو زدم
دکتر: بفرمایید
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
5 لایک
عالی بود
نکنه ح*ا*م*ل*س چون اونجایی که گفتی ایمان گوشیو پرت کرد و بعد دیگه منحرف شد فکرم
نه