زندگی عجیب و غریب من part.14

اینم از پارت جدید🥳🥳برین بخونین حالشو ببرین😄😄😄

خب بریم سراغ ادامه ی داستان...................................

من: خب جایونگ جان میگفتی🤨🤨🤨😐😐😐😑😑😑 جایونگ: ها؟ 😲امممم آره داشتم میگفتم😄😁😅 من: 😐😑🤨مشکوک میزنیا😑😑😑😑 جایونگ: کی من ؟ من: نه پس عمم 😐😑💔🙄💔😒💔

جایونگ: خخخ...... خخبببب..‌‌امممم ر ..... را..... راستش...... من به حرفات راجع به آیدل شدن فک کردم😁😁😁😁 من: خب؟ 🤨😃🤩به نتیجه ای رسیدی؟ 😃😃😃🤩🤩🤩🤩 جایونگ: آره...... به نظرم که بد نیست ما هم شانسمونو امتحان کنیم😄☺😇😊

من: آخ جووووونننننننننن هووووووررررررااااااااااااااااااا🥳🥳🥳🥳🥳🥳🥳🥳🥳🥳🥳🥳🥳🥳 جایونگ: 🤫🤫🤫🤫🤫🤫شششش....ساکت من: چرا؟ 🤨 جایونگ: یه سری همسایه ی جدید اومدن طبقه ی پائین. نکنه میخوای کاری کنی یه روز نشده برن؟ ها؟ من: ها؟ چی؟آدمم نه خب راستش نمیخوام. جایونگ: خب پس انقد جیغ و داد نکن آپارتمانو گذاشتی رو سرت

من:😐😑😑😒😒🙄🙄💔💔💔💔 جایونگ: چش غره هات برای چیه؟ 🤨😐😑💔 من: آخه باهام مث مامانم حرف میزنی اعصابم خورد میشه😐💔😒💔

جایونگ : استغفرالله 😑😐🙄💔😒💔بازم این غر زدنای الکیش شروع شد😒🙄😑💔😬😬💔💔 من: آره باشه تو خوبی😬🙄😒💔😑💔💔😡😠😤🤬💔💔💔💔 جایونگ: مگه نیستم؟ 🤨😌🤭🤭 من: خدایا این کی بود سر راه ما گذاشتی؟ 🙄🙄🙄😑😑😑💔💔

من: اصن ولش کی اودیشن بدیم؟ جایونگ: کلی سختی داره نمیخوای بیشتر بهش فک کنی؟ من: من از چار پنج سالگی تا الان که بیست سالمه داشتم بهش فک میکردم خیالت تخت. اصلا هم پشیمون نمیشم‌ . جایونگ: امیدوارم عاقبت تو یکی مث اونایی که خ*و*د*ک*ش*ی کردن نشه. تو تنها کسی هستی که من دارم😥😞😓😣😖 من: اصلا تو بلدی یه ذره مثبت فک کنی؟ 😐😐😐💔💔💔 جایونگ: اه گ*ن*د*ت بزنن. تازه میخواستم حس بگیرما🙄🙄😬😬😒😒😒😒

من:حالا تو حس نگیر جایونگ: خب تو دلت میخواد تو کدوم کمپانی آیدل شی؟😃😃😃🤩🤩🤩 من: من همیشه میخواستم تو جی وای پی آیدل شم😃😃😃😃🤩🤩🤩 جایونگ: چه خوب😄😄😃😃🤩🤩منم همینطور😄😄😄😄😃😃😃🤩🤩🤩 من: خب پس اودیشن آنلاین میدیم فردا یه ماه صب میکنیم جواب که اومد اگر قبول شدیم میریم برای اودیشن حضوری اگر نشدیم که ......

جایونگ: ببین باز تو به من بگو . الان خودت داری به چیزای منفی فک میکنیا من: آره آره راس میگی ما میتوانیم. خواستن توانستن است✊✊✊✊ جایونگ: اممم..... ببخشید اما میگم الان فک نمیکنی خیلی کتابی شد؟ 🤔🤨 من: اییششش میخواستم حس بگیرم تازه جایونگ: 😂🤣🤣😂😂🤣🤣😂😂🤣😂🤣

اینم از این پارت امیدوارم خوشتون اومده باشه 😃😃😃🤩🤩🤩😄😄😄😁😁