My life with you 2 قسمت اول

شروع : و با یه ماشین یه هیولا ساخت که می‌توانست با پرتاب یه گلوله همرو ناراحت کنه و اتفاقات بد زندگی رو جلوی چشمشون بیاره اون یه گلوله به من پرتاب کرد از بس شکه شده بودم که نفهمیدم کت هولم داد و من افتادم و اون گلوله خرد به کت از زبان کت وقتی دیدم گلوله داره می‌ره سمت لیدی باگ رفتم و هولش دادم و گلوله خورد به من و همه اون درد ها و رنج ها یه روزی که مادرم مرد اومد جلوی چشمم درسته مادرم برگشته بود اما اون اتفاقات خیلی دردناک بود نتونستم کنترلش کنم و افتادم رو زمین دیدم که یه پر جغد 🦉 داره بهم نزدیک میشه لیدی باگ می‌گفت خودتو کنترل کن نمی تونستم خیلی خیلی دردناک بود دیدم ابر قهرمان های دیگه هم اومدن کمک لیدی باگ اما همه افتادن تو دام اون ابرقو شرور

دیگه تحمل نداشتم اون نیرویی که ارباب تاریکی بهم داد رو با اشک و ناراحتی قبول کردم و تبدیل شدم به کت بلنس داشت بهم میگفت میراکلس میراکلس من میراکلس تو و اون سوسک خالخالی رو می‌خوام ناچار قبول کردم و با لیدی باگ جنگیدم لیدی باگ: من نمی توانم با تو بجنگم گفتم باید بجنگی و من متاسفم این طوری شد یه ضربه به شکم لیدی باگ زدم و از درد روی زمین افتاد ولی اون ارباب تاریکی ها گفت اونو بیهوش کن ناچار قبول کردم و اونقدر بهش زدم که بیهوش شد حرکاتم دست خودم نبود من دارم چی کار میکنم ؟ از لیدی باگ داشت خون می اومد من بردمش جایی که اون شرور گفت

من بردمش جایی که اون شرور گفت از زبان ارباب تاریخی : اون گربه‌ی نادون برای من خوش شانسی اورد بعد اون رسید به مخفی گاه من من لیدی باگ رو بستم به دیوار و کت بلنس هم کنارش بستم و اکوما رو از کت گرفتم و تبدیل شد به کت نوار داد زد چراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا گفتم ساکت بانوت بیدار میشه یه نگاهی به لیدی باگ کرد و با گریه گفت چراااااااااااااااااااا گفتم خودت کردی از زبان کت : دیدم دیگه وقتی برامون نمونده گوشواره ی لیدی باگ داشت چشمک میزد که یهو

که یهو اون شرور حلقم رو بیرون اورد و من تبدیل شدم به خودم گفت ادرین اگراست تو کت نوار بودی گفتم اره که یهو اون ابرقو اومد و گفت ادرین چطور تونستی بعد گفتم چی رو چطور تونستم اینکه جلوی شمارو با لیدی باگ می گرفتم گفت نه اینکه ع ا ش ق من نشدی و ع ا ش ق اون خاله سوسکه شدی گفتم درست حرف بزن و به اون نگو خاله سوسکه اون قهرمانه شهره یهو

سلام مجدد تعداد نظرات و لایک ها خیلی کمه اگه اینجور باشه نمیشه که ادامه داستان رو بنویسم پس لطفاً نظر و لایک فراموش نشه

بایییییییییییییییییییییی