فالو لایک کامنت
دوستان سلام اندفعه باید لایک ها تا بیست برسه چون من خیلی زحمت میکشم مینویسم 💖💖💖
ادامه:در را باز کردم 😶😶😶 همه جا تاریک بود و اتاق چوبی مصل فیلم ترسناکا البته زیرزمین فیلم ترسناکا😳😳😳
آروم راه رفتم😶😶😶 ممم البته اتاق نبود یه سوییت بود(
نویسنده: یک خانه کوچک با حداقل 2 اتاق💖)
یه در دیگه هم بود حس کردم یه مبل و صندلی باید اینجا باشه
داشتم دنبال کیلید برق میگشتم
پیدا کردم و یک لامپ کوچیک روشن شد💡
چند تا طناب گوشه اتاق بود یه حسی داشتم مورمورم شد🤢به سمت اون یکی در رفتم در رو باز کردم یه راه پله به پایین می رفت دیگه کاملا فیلم ترسناک شد🥶🥶🥶🥶
وارد زیر زمین شدم کیلید برق رو زدم آههههههههههههههههه یه در دیگه اون تههههههه
چقدر در دارههههههههههههههههههههههههههههه😐😐💔💔
دیگه دوییدم طف در
در رو باز کردم .....................................
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
16 لایک
باشه عزیزم همین جواب برام کافیه دیگه احساس کشک بودن ندارم😂😂
صبا بنظرت داستانم رو ادامه بدم با همه هستما😕 اصلا احساس میکنم خیلی خیلی چرته 😕 از اولش نباید مینوشتم نه؟
ادامه ندی خودم میکشم
چرت نیست خیلی خوبه فقط ریتم خودمونی داره که من خیلی خوشم میاد
آجی خیلیییییییییییییی قشمنگه هاااااا بنویسسسسسسسسسسسسسسسسسس
ویل که رفت تو بعد برعکسو خیلی دوس داشتم بنویسسس
باشه مینویسم😹 تا پارت ۲۰ ادامه داره😹😹
خدایی ایده به ذهنم نمیرسه داغون شدم😐
مینویسم مینویسم
ببیند میخوتم ا خرش ی هیجانی بتون بدم😹😹
اصلا نباید داستان رو لو بدم😹😹
اگه ایده میخوای که من ایده دارم یه پارتع طنز بزار که همش یه اتفاق یهویی بیوفته بیل و ویل و دیپر و میبل و استنلی و فورد همه با هم بگن چییییییییییییییییییییییییییییییییئییییییییییئیییییییییییییی
بعد یکی بگه آروم گوشم کر شد
اینجوری خیلی خوب میشه
یا اینکه ییل وارد داستان کن ( ابر سایفر برادر 4 بیل و ویل و کیل )
اما ایده اصلی که دارم اینکه میبل و بیل ازدواج کنن بعد یک انسان سایفر به دنیا بیاد خیلی باحال میشه
انسان سایفر ها=|
دو پارت منتشر شد برید ببینید😐
صبا جون قبل لایکا هم وضعیتش رو زده بود قمگین
اره💔💔💔یه دلیلی داره به یکی از آجی هام گفتم
عشقم😍 فهمیدم که نمیخوای بگی قبلا چندنفر ازت پرسیدند جوابشونو ندادی اما بدون که ما برادرا و خواهراتیم😁 ادم مشکلاتشو به خواهر برادراش میگه😉 حالا خواهر برادر نه ما دوستات که هستیم😀 ادم حرفاش رو به دوستاش میزنه😊 مثلا خودم همه رازهامو🙂 به دوستم گفتم اونمم رازاش رو به من گفت😃 عشقم حالا مهم نیست که بگی فقط جواب بده که نمیخوام بگم وقتی جواب نمیدی آدم احساس کشک بودن بهش دست میده😐 بدون که تو برامون خیلی مهمی عشقم
نه بخشید امروز خونه نبودم نتونستم جواب بدم
حالا هی بگو عشقم😐
اصن بگو عزیزم یکم تنوع شه خوبه نه؟😐😐
ببخشید اگه فوضولی کردم
حتما بخاطر لایکا بوده حق داشته خوب
منم که دوست عزیزم تصادف کرده مرده ناراحتم
نه بابا
نه آجی برای لایک نی
وایییی خیلی ناراحت شدم شنیدم خدا رحمتش کنه
مرسی اجی 😕
حدسم این بود شاید یخاطر ی چیز دیگه ناراحتی
هی اسم پروفمو عوض میکنم:/
چرا ناراحتی؟ چرا تو وضعیتت نوشتی غمگین؟😟😟😟
آهان یه دلیل شخصیه
عزیزم مگه تو با اعداد کار میکنی الان دیگه 20 تا شده بود مهم باطن کار است یعنی همه داستانتو دوست داریم و 20 نفر داستانو لایک کردن چون دوسش دارن به عنوان مثال من شاگرد اول کلاس هستم اگه یه نفر بگه من شاگرد اول نیستم ایا واقعا نمره های من بد میشه؟😏
راس میگی یه کاریش میکنم
حالا حالا ها داستان بعدیش نمیاد 3 تا لایکه
به قول ویل تو داستانم ی پایان خوش دیگه😂
دیشب ی لحظه هم نخوابیدم حتی ۱ ثانیه همش پا گوشی بودم با داداشم ماینکرافت🤦
خدایی الان خیلی خوابم میاد
کیا دیروز تو بلاگ بودن اب هویج بستنی😂😂
بیاین بلاگگگ همه فاز اهنگ برداشتن خیلی داره خوشمیگزه😹
🤣🤣
تست معرفی ثبت شد
مرسی ازت💖💖💖💖