بریم برا شروع ...
جونگکوک:
با حال داغونی سوار ماشین شدم و ب سمت خونه حرکت کردم رسیدم خونه در رو باز کردم بدون هیچ حرفی رفتم تو اتاقم و خودمو انداختم رو تخت دلم میخواست الان یکی بیاد و باهاش حرف بزنم خودمو خالی کنم دیگه تحمل نداشتم بغضم ترکید و چند قطره اشک از چشمم اومد همون لحظه در باز شد و تهیونگ وارد اتاق شد(علامت تهیونگ&)
&چیزی شده کوک ؟
×ا...اره
&خب چرا هیچی نمیگی بگو شاید بتونم کمکت کنم
×راستش من و مین هی چند وقته بهم زدیم اونم فقط بخاطر اشتباه من ی اشتباه بچه گانه حالا نمیدونم باید چیکار کنم
&اوه متاسفم خب اول از همه بیا مراقب کاراش باش هوم چطوره؟
×بدم نمیگی یعنی تعقیبش کنم اما من دیگه بهش شک ندارم
&شک مهم نیس فقط مواظب باش کاره خطرناکی نکنه
×خب بعدش؟
&بعدشو میسپارم ب خودت😂
حرفش باعث شد لبخند بزنم و گفتم
×ممنون کمکت خیلی بزرگ بود😁😂
&هدفم این بود ک بخندی خب کمکی خواستی حتما ما رو در جریان بزار
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
18 لایک
💜ARMY💜
| 1 ساعت پیش
عالییی عزیزمممم مثه همیشهههه😍😘❤
آجی میشی؟
سلام گلی معلومه که آجی میشم من نیلوام
سلام آجی نیلو منم رها عم ۱۳ سالمه خوشبختم❤😘😍
😉💜🎶
چندتا لایک و کامنت پلیزززز😁🙃