عشق تمام نشدنی پارت 6

اول بالا رو بخون🥺

💟قربان ادرین اگرست رفت توی دفترش 😏 +افرین مرینت داری کارتو خوب انجام میدی😌 💌ی سری بزنیم به الیا 😊 علامت نینو🐢 🐢سلام شما باید خانوم الیا سزار باشین 🙂 🧡بله خودمم😏 🧡 من کارمند اینجا هستم😌 خب ی سری بزنیم به مرینت💟 از زبان مرینت رفتم توی اتاق لباسامو عوض کردم

💚خب چرا لباسایی که دادم بهتو نپوشیدی؟ 💟چونکه دیگه برای شما کار نمیکنم 😏 من رفتم واحد ۱۲ اونجا کار میکنم تازه اسم رییسم هست لوکا😏 بای بای😌 مرینت رفت ی جای خلوت 😐 💟همون طوری که گفتین انجام دادم😏 +افرین مرینت😌

خب ی سری بزنیم به ادرین 💚 ای چرا من اینطوری باهاش رفتار کردم 😪 اگه اینطوری رفتار نمیکردم اون الان اینجا بودد😭 زنگ زدم بادیگاردم (بچه ها بادیگاردش جاسوسه و خود ادرین نمیدونه) 💚الوو تیم ی کاری باید برام بکنی😏

- قربان چه کاری؟ 💚مرینتو بیار اینجا😌 - بله قربان چشم😏 تیم زنگ زد مرینت - خانوم دوپن چنگ همین الان ادرین اگرست زنگ زد 💟چی گفت؟ - گفت مرینتو بیار برام اینجا 😏 💟اوه اوه فکر نمیکنه که ما هم دستیم😏 اوکی توی راه منو ببر اونجا و به ادرین بگو منو به زور اوردی اینجا😏😌 -چشم 💟 اون ادرین نمیدونه که من دارم جاسوسیش رو میکنم😏 و هیچ وقتم نمیدونه😌

تمام تمام😊 بچه ها داستان داره هیجانی میشه و از این هم هیجانی تر میشه😌 بای بای کیوتام🤩🥺