خوب خواهر گرامی سایکا این داستانی از من و تو
از زبان آیناز با صدا سایکا بیدار شد. آیناز:ها چته سایکا:بلند شو شرکت آیناز :ها اها !چیی بلند شو سایکا:منم سیع داشتم همینو بگم آیناز:امروز اولین روز کاری من سایکا بود ما در رگه روسیی کره ایی بودیم از خانواده ی ثروتمدی بودیم حوصله م مون ته اسفالد کشیده. بود رفیتم توی شرکت کار کنیم دستیار رییس پارک و رییس بیون بودیم یعنی منشی
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
پارت 2 تو برسیه ولی 3 پارت هیچ وقت نیاد چون حماییت نمیشه
بخاطر تو باشه