سلام این داستان از اول میراکس است با کنی تعقیر امیدوارم خوشتون بیاد
پنج هزار سال پیش یک قبیله چند تا اشیاء پیدا کردن که با اون و موجودی که همراه ان اشیاء ها بود قدرت هایی بت شخصی که از انها استفاده میکرد داده میشد این قبیله تصمیم گرفتن اسم اون ها رو معجزه گر بگذارن و اون تا رو به کسانی که لیاقت شون رو دارد داده شود یکی از این نگهبانان یک جعبه معجزه گر که قویترین معجزه گر ها در ان بود رو برداشت و فرار کرد در حین فرار چهار معجزه گر را گم کرد معجره گر کفشدوزک گربه پروانه و طاووس حالا بیایم به 4985 سال بعد
........
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
17 لایک
قشنگ بود
ممنون
عالیهههههه😍
داستانت خیلی خوب بود
مخصوصا اینکه از اول شروع کردی از موقع ساخته شدن میراکلس ها
و بگم که میراکلس پروانه قدرتش شرور کردن نیست قدرتش تحت کنترل گرفتن افراد هستش
بنظرم میتونی با کمی تغییر سبک که از دید شخصیت های داستانت بنویسی داستانت واقعا عالی میشه
چون این سبک از دید راوی طرافدار های زیادی نداره
باشه ممنون برای کمکت
آفرین داداش علی خیلی خوب بود بابد بادقت تر بنویسی من که خوندم خوب بود حتماهمین روش رو ادامه بده ولی جوری نباشه که همش یک نفر میخواد توضیح بده چون شبیه کتاب میشه باید خود فیلمرو تداعی کنی
باشه مرسی برای روحیه ای که تو و محسن دادید
قدرت معجزه گر پروانه شرورکردن نیست درواقع قدرتش کنترل کردن افراده
دقیقا ب اونا قدرت میده و معجزه کر خوبی هست نه شرور
از این نظر بهش دقت نکرده بودم