کسی نباید بفهمه(بی تی اس۱۲)

سلام سلام اینم از پارت ۱۲ من وایسادم تا یکی از تستام که توی برسیه منتشر بشه بعدا این رو بزارم که متاسفانه حذف شد 🥲😥 حالا بریم سراغ پارت ۱۲

بعد چند ساعت تمرین به طرف سالن تمرین رقص میرن )کاملی پهلوش خیلی درد میکرد روی مبلی که اونجا بود نشست (جیمین)یا بیا تمرین چقدر زود خسته میشی __آم خوب من چیزی بلد نیستم شما اول برید من ببینم بعد میزنم (اونهاو شروع میکنن به زدن تمرین ها کاملی  بدون اینکه اعضا بفهمن گوشیش رو بر میداره و روی دوربین میزاره و ازشون فیلم میگیره تا حرکات ملکه ی ذهنش بشن )بعد از ی دور تمرین یهو صدای در میاد و یکی وارد سالن تمرین میشه اعضا که بعد از تمرین نشسته بودن روی زمین تا یکم استراحت کنن با اومدن اقای جانگ از جاشون پاشدن و یک سلام به اقای جانگ کردن (آقای جانگ)سلام بچه ها من با کاملی کار دارم ..هی کاملی ی مربی جدا برای تو داریم بیا یریم و از اعضا خداحافظی کرد و کاملی و برد___آقای جانگ اومد داخل و من رو برد طبقه ی بالا فک کرده من معلم نیاز دارم؟ بردم داخل سالن . ی سالن تمرین بزرگ ی مربی اونجا وایساده بود از اینکه برگشت شناختمش اون .. اون  میرا بود (اقاش جانگ)من شما رو اینجا تنها میزارم تا باهم تمرین کنید و بعدش رفت __میرا تو اینجا چیکار میکنی +اومدم به خانم رقص یاد بدم ولی اینطوری که معلومه جاهامون رو باید عوض کنیم بیا وایسا اینجا حرکت ها رو بزن تا باهم بریم

__اومدم !وایسادیم  و شروع کردیم به زدن( بعد از کلی تمرین همینطوری که از سر و صورت کاملی عرق می ریخت )__ اینجوری فایده نداره باید هماهنگ کنیم بریم باشگاه تمرین کنیم داشتیم حرف میزدیم که همون لحظه یکی در زد و اومد تو یونگی بود +تمرین چطوره اومدم بگم برا امروز بسه باید بریم خونه ساعت ۸ عصره __ اصلا متوجه ساعت نبودم) اومدم... تو برو میام الان +باشه(و یونگی میره بیرون)__من فعلا رفتم زنگت میزنم کی بیام باشگاه+ منتظر خبرت هستم __خدافظ +خدافظ __کاملی میدوه و به سمت ماشین که اعصآ توش منتظر کاملی بودن __اومدم بریم (و بادیگارد ماشین رو  روشن میکنه و به سمت خونه میرونه) __بعد از اینکه رسیدیم خونه رفتم طرف حموم و لباسام رو در اوردم‌ و رفتم زیر دوش قطر های ابی که به ارومی  پهلوم رو نوازش میکرد حالم رو بهتر می‌‌ کرد موهام رو شستم و حوله ای که روی رختکن حموم بود رو برداشتم و دورم گرفتم و از حموم بیرون اومدم پام رو روی قالیچه ی جلوی حموم گذاشتم به خاطر اینکه بدنم درست خشک نبود چند تا قطره ی اب روی قالیچه ریخت  لباسام رو پوشیدم و مثل همیشه بدون اینکه موهام رو خشک کنم گوجه کردم بالا سرم و ی سشوار کوچیک در حدی که نیمه خشک بشه به موهام گرفتم

رفتم و روی تخت دراز کشیدم تا یکم خستگی بدنم بره و پهلوم یکم بهتر شه که دیگه هیچی نفهمیدم (کوک)رفتم کاملی رو برای شام صدا کنم تا در و واز کردم که حرفی بزنم .. حرفم رو خوردم کاملی خوابش برده بود بدون اینکه کاری کنم رفتم بیرون اتاق نمیخواستم بیدار شه (یونگی)کاملی کو؟+خواب بود من بیدارش نکردم (جیهوپ)کار خوبی کردی بزار بخوابه خسته شده اون اندازه ی ما تا حالا اینقدر تمرین نکرده (اعضا بعد از اینکه شام خوردن یکم درباره ی اهنگ حرف زدن و رفتن بخوابن) (کوک)رفتم بخوابم کاملی از سرما جمع شده بود رفتم و پتو رو کشیدم روش و خودمم کنارش خوابیدم که دیدم اروم اومد بغلم و خودش رو جا کرد اول موندم ولی بعد از چند دیقه خود به خود دستم و دورش حلقه کردم و کشیدمش تو بغلم بدنش از سرما یخ بود . (فردا صبح از زبون کاملی) دیشب از پهلو درد خوابم برد بعد از اینکه موقیعتم رو درک کردم اروم از بغل کوک اومدم بیرون موهام رو درست کردم و  اماده شدم برم بیرون  (کوک)از خواب پاشدم و کاملی رو دیدم که داره آماده میشه بره +هییی کجا میری __دارم میرم بیرون +اون وقت کجا __بگم بهت کاری از دستت بر میاد ؟ نه !  پس بزار تا برم +به جا اینکه تشکر کنی دیشب پتو انداختم روت __وا ی پتو انداختی روم حالا چیزیت نشد +دلتم بخواد __حالا که نخواسته من میرم +وایسا __دیگه چیه

وایسا ی چیز بخور  __من سیرم +چی سیری دیشبم هیچی نخوردی __نگرانمی +نه خیرم کی گفته __رفتارت +حالا هر چی وایسا __ببینم چی میشه اگه حال داشتم می مونم حالا هم میرم بیرون خیر سرت ی لباس تنت کن یکم خجالت بکش (کوک پتو رو بیشتر میکشه رو خودش)+دختره ی هیز نگاش کن به همه چیز توجه میکنه __وا خوب چیزیه که معلومه من نمیتونم کاریش کنم که من رفتم +باشه اون که تو میگی برو بیرون __باشه(رفتم بیرون و بعد از اینکه کوک اومد بیرون تا بره دستشویی رفتم تو اتاق لباس ورزشیم و سوییچ ماشین رو چپوندم تو کولم و رفتم بیرون از تو اتاق و کوله ام رو پشت گلدون گذاشتم (جین )هی کاملی بیا ی چیز بوخور __اومدم (رفتم نشستم سر میز و یک نون تست با شکلات صبحونه رو نصفه خوردم به ساعت مچیم ی نگاه انداختم دیرم شده بود اونم خیلییی)__من باید برم (شوگا)کجا اول صبحی __بیرون کار دارم باید برم و بدون اینکه منتظر جواب باشم ی خدافظی کردم و کوله پشتیم و برداشتم و رفتم طرف ماشین در حیاط پشتی رو بدون اینکه کسی بفهنه باز کردم و سوار ماشین شدم و رفتم طرف مزون رسیدم دم در ماشین رو توی پارکینگ گذاشتم و

رفتم تا به کارام برسم  از سلنا کارام رو پرسیدم بردم اتاق گریم و ی عالمه گیریم کردن رو صورتم و ی دست لباس بهم پوشیدن و شروع کردیم به انجام دادن کارا مثل عکس برداری چند تا چیز دیگه بعد از اینکه کارام تموم شد خسته روی یکی از مبل ها ولو شدم و رفتم تو گوشیم که با یک صدایی که همراه با سوزش بود سرم رو برگردوندم مثل همیشه مریدا با یک پس کله ای ازم پذیرایی کردم منم یکی زدم بهش +چرا میزنی __اول که سلام دوم که چرا هنوز این عادت گندت رو ترک نکردی (یکی دیگه بهش زدم )+چرا دوباره زدی __و سه ،،تا این عادتت رو ترک کنی ..خیر سرت باید شوهرت بدیم . شوهر بدبختت معلوم نیست از دست تو چی میکشه اصلا گردن نمیزاری براش کهه بعدم اینجا می مونی دستمون و بعد پاشدم و در رفتم +دخترا ی پررو به من میگه شوهر کن وایسااا ببین چیکارت میکنم (بعد از ی عتلمه دوییدن کاملی به سمت یکی از اتاقا و یادش میره در رو ببنده که  مریدا میاد تو )+گیر افتادی با کی بودی هااا __با تو (مریدا میاد جلو و دستش رو میزاره زیر پاهای کاملی و اون رو با ی حرکت از جا بلند میکنه و میندازتش رو دوشش)+وایسا با بچه ها حسابت رو میرسیم چی فکر کردی ها (میدوعه میره سمت اتاق و بعد از یک عالمه قلقلک دادن کاملی ازش عذر خواهی میکنه)

__ی نگاه به ساعت مچیم انداختم ساعت ۵ عصر بود )__خودم از لای جمعیت جدا کردم ::هی بچه ها من باید برم باشگاه +خداقل یکم دیگه بمون __،نمیتونم سرم خیلی شلوغه ولی بهتون سر میزنم   دوییدم و سوار ماشین شدم اول یک زنگ به میرا زدم __الو سلام باشگاه رو خالی کن دارم میام )+باشه خالیش میکنم تا بیای )همون آن که قطع کردم رزالیا زنگ زد __الو .. س+الو و درد نباید ی سراغ بگیری __اتفاقا میخواستم زنگ بزنم میگم خونه ای +اره دارم میرم شیفتم چطور __ی دقیه وایسا کارت دارم ، ی  چند دقیقه دیگه میرسم دم در خونت +زود بیا کار دارم __واز کن در رو  +دروغ نگو __بیا وا کن (در خونه رو وا کرد )کاملی با ماشین اومد توی خونه و پارکش کرد توی پارکینگ  +این چیه __ماشینم +مگه بهت نگفتم دیگه نرو طرف این کارا ی بار وقت بود بمیری __با میرا قرار دارم باید برم بعدا با هم حرف میزنیم ی ماشین گرفتم تا رسوندم اونجا لباسام و عوض کردم و رفتم پیش میرا __آماده بریم و شروع کردیم حرکت زدن (کوک و جیمین ) امروز قرار بود با جیمین بریم اون باشگاهه که همیشه میریم برای تمرین رقتیم اونجا ولی کاملی رو دیدیم که داره با یکی ورزش میکنه تمام عضله های بدنش زده بودن بیرون خیلی قشنگ می رقصید بعد از تموم شدن رقصش)عکس لباس صفحه ی قبل

من و جیمین براش دست زدیم __شما ها اینجا چیکار میکنید میرا مگه قرار نبود همه ی قرار ها رو کنسل کنی + اِاا این یکیو یادم رفت (جیمین) کارتون عالی بود ... آم ..میگم ..میگم..__راحت باش+ .تو تتو داری اونم هم روی پات هم روی کمرت __آم نه تتو الکیه (کوک،)من فرقشون رو میدونم این تتو واقهیه چون خودمم تتو دارم __اها افرین حالا  چیکار کنم  اگه میخوایین بیاین تمرین کنید اگه میخوایید وایسید به بحثتون ادامه بدید(جیمین و کوک میرن لباساشون رو عوض میکنن شروع میکنن تمرین کردن )(بعد دو ساعت تمرین خیلی سخت گوشی کوک زنگ میخوره اینطور که پیدا بود باید می رفتن با جیمین رفتن منم دیگه طرفای ساعت ۱۱  شب بود با اسرار میرا دست از سر ورزش برداشتم و  لباسم رو پوشیدیم  کلاه هودیمو کشیدم توی سرم از باشگاه زدم بیرون داشتم می رفتم طرف خونه از پیادا رو رد شدم ولی با صدای که به گوشم خورد مو به تنم سیخ شد و سر جام وایسادم

خوب این پارتم تموم شد

خدافظ