های گایز داستان جدید از یونگی🤪💜
از هواپیما پیاده شدم رفتم توی فرودگاه چمدونم رو گرفتم رفتم بیرون
ا/ت:وایییییی از ایران اومدم کرهههههه کشور آرزو هامممم
یه تاکسی گرفتم به سمت مدرسه شبانه روزی که قرار بود توش زندگی کنم
از تاکسی پیاده شدم تشکر کردم و رفتم تو مدرسه
چه مدرسه قشنگ و بزرگی بود وارد شدم انگار فهمیده بودن ایرانیم
یه جوری نگاه میکردن
رفتم دفتر مدیر و بهش گفتم لباس فرممو داد کلید اتاقمم داد رفتم اونجا لباس فرمم رو پوشیدم موهام رو حالت دار کردم کیفمو کول کردم اومدم بیرون همه نگاه ها رو من بود وارد کلاس شدم نشستم رو میزم بازم همه نگاه ها رو من بود معلم اومد
معلم:خب سلام امروز دو تا دانش آموز انتقالی داریم دوتاشون بیان وایسن
من رفتم با یه پسر دیگه
معلم:خودتون رو معرفی کنید...
ا/ت:سلام بچه ها من ا/ت کیم هستم از ایران
یونگی:سلام من مین یونگیم
معلم:خب میتونید برید بشینید
رفتم نشستم یونگیم اومد پیشم نشست
یونگی:نمیدونستم دخترای ایرانی اینشکلین
ا/ت:تو نت میزدی میومد بعدش مگه چمه؟
یونگی:خوشگلی
ا/ت:اها مرسی
یونگی:خواهش
معلم شروع کرد به درس دادن زنگ خورد رفتم تو حیاط نشستم یه گوشه با گوشیم آهنگ گوش میدادم و توی اینستا میچرخیدم
ا/ت:ایتس د لاو شات نه نه نه
یونگی:هی
ا/ت:نه نه نه نه
یونگی:هیییی(با داد)
ا/ت:یا حضرت نبی چته
یونگی:چیکار میکنی؟
ا/ت:آهنگ گوش میدم و تو اینستا میچرخم
یونگی:آها
ا/ت:راستی میدونستی شبیه پیشی هایی؟
یونگی:وای تو ام؟
ا/ت:چرا؟
یونگی:اخه همه بهم میگن
ا/ت:خب هستی دیگه😹
یونگی:راستی چرا اومدی کره؟چرا ایران نموندی؟
ا/ت:خب...راستش...من کره جنوبی رو خیلی دوست داشتم برای همین نموندم اونجا
یونگی:آها
ا/ت:اوهوم...
یونگی:خوشحال میشم با یه ایرانی دوست باشم میشه شمارتو بدی با هم دوست شیم؟
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
عالی بودددد🍰💟💟💟💟
ادامه بده🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹🌹
چشم😻❤️