😐🤏🏻ب امید اینکه ع این پارت استقبال بشه شروع میکنیم ب نوشتن... ژانر این پارت: انگست. امگاورس. درام کاپل : ویکوک. ویمین
حقایقی ک برای مدت طولانی مخفی شده بود... حقایقی که با مخفی شدنشون باعث سردرگمی جونگکوک شده بود. باعث شده بود از احساساتش سر در نیاره... نمیفهمید حسش چه معنایی داره.. ولی میدونست از جنس عشقه..
همونطور ک در افکارش غرق شده بود؛ با صدای مردونه و بم معشوقش از جا پرید.. نمیدونست معشوقه ی باهوشش میتونه ذهنش رو از تو چشاش بخونه..
تهیونگ: (به چی فکر میکنی که باعث شده چشای قشنگت همچین حالتی پیدا کنه؟)
+(عاا..مم چیزی نیست. ترجیح میدم راجبش حرف نزنم )
تهیونگ خودش همه چیو میدونست.. تنها چیزی که نمیدوست این بود که چه زمانی باید حقیقت رو به زبون بیاره..خودشم نمیتونست این عشقو مخفی کنه.. براش سخت بود
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
عالیه ادامه بده😘
تنکس💜🥺
خیلی خوبهههه
فایتینگ💜👌🏼💪🏻
عرر مرسیی بوس🥺💜
عالییییی بود ادامه بده♥️
وای مرسییی تو خیلی خوبی خیلی بهم انرژی میدی🤍🤍🤍🥺
ب خاطر توهم شده ادامه میدم🥺🍓