سلاممممممممممممممم
ا/ت وشوگا داشتن به سمت در قدم برمیداشتن ا/ت دلش اشوب بود نمیدونست باید چیکار کنه اینجا کسی نبود که کمکش کنه واقعا براش سخت بود خیلی سخت شوگا چون هم از دست دختر عموش خلاص میشد و هم میخواست انتقام مادرش رو بگیره تو دلش خیلی خوشحال بود و بایه پوزخند به ا/ت نگا کرد برخلاف شوگا ا/ت دل اشوبی داشت و میترسید تا که به در خروجی رسیدن و ا/ت محکم چشماش رو بست و یه نفس عمیق کشید و تو چشماش میشد بغض رو به راحتی دید -=درارو باز کنین خدمتکارا درو باز کردن و ا/ت و شوگا داشتن به سمت حیاط قدم برمیداشتن ا/ت به اسمون نگا کرد و یه لبخند تلخ زد که از هزار تاگریه هم بدتر بود ا/ت شوگا توی ماشین نشستن ...از زبان ا/ت...دلم خیلی گرفته بود فقط میخواستم بدوم بدون اینکه بفهمم کجا میرم فقط بدوم برم نمبخواستم خودم رو ضعیف نشون بدم سرم رو به شیشه ماشین تکیه دادم داشت یواش یواش بارون میبارد انگار هوا هم دلش مثل من گرفته بود اون میتونست راحت اشک بریزه اما من نه این منو بیشتر اذیت میکرد کاش منم مثل پدر و مادرام میمردم
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
13 لایک
پارت بعدی چی شدددددد نیستتتتتتتت
پارت بعدی پلیییییییییز
تبارکلااااا دست پرورده خودمی توله عالیییی مینویسی «چقد من از خود راضیم 😺🌻»
منتظر پارت بعدم.... زود نذاری خونت پای خودت 🤡🍁
عالی بود😹💜
مرسی
عالیعع اووونی ادامش بده بیشتر اطراف و محیط پیرامون توصیف کن که کسی که میخونه محیط به خوبی تصور کنه اجازه نده خاننده رمانت از تصورات خودش برای تکمیل رمانت استفاده کنه درکل منظورم اینه یکم بیرحم تر 🙂💪🏻
چشم قربان😂🌈
عالییییی
مرسییییییییی