
پارت اول داستان همون طور که قول داده بودم❤ عاشقتونم برید بخونید امیدوارم که خوشتون بیاد💝 راستی قبل از خوندن پارت اول معرفی داستان رو بخونید
از زبان لیسا: از خواب بلند شدم، یک هفته دیگه کنسرت داشتیم، جنی داشت صبحانه آماده میکرد، رزی داشت با گوشیش ور میرفت، جیسو هم تو اتاق بود، رفتم ببینم اون چیکار میکنه، خواب بود، لبخندی شیطانی زدم😈 خیلی وقت بود خوابیده بود... دیگه باید بیدار میشد... اونم با روش شیطون گروه😈 رفتم یک پارچ آب خیلیییی یخ آوردم، بعد یک دفعه همه رو خالی کردم رو سرش، با یک جیغ از خواب بیدار شد و افتاد دنبال من... اصلا یه وضعی بود... اون بدو... من بدو... رفتیم توی حیاط... جنی هم اومده بود داشت نگامون میکرد و میخندید... ولی نمیدونم چرا رزی نیومده بود... همینجوری جیسو داشت دنبالم میکرد و جنی هم هرهرهر میخندید که یکدفعه😱😨
که یکدفعه صدای جیغ رزی اومد... همه رفتیم توی خونه... از رزی خبری نبود... رفتیم توی اتاق رزی، اونجا هم نبود، رفتیم توی اتاق جیسو، اونجا هم نبود، رفتیم اتاق من(فعلا داستان از زبان لیسا هست)، اونجا هم نبود، رفتیم اتاق جنی، ولی جیسو گفت میخواد حیاط رو ببینه،اول همه مخالفت کردیم و گفتیم که ممکنه خطرناک باشه و باید همه باهم بریم ولی کلی اصرار کرد و ما هم به ناچار قبول کردیم، وارد اتاق جنی شدیم، همون موقع صدای جیغ جیسو اومد همه داشتیم از ترس سکته میکردیم، بدون لحظه ای مکث رفتیم توی حیاط، دیدیم جیسو نشته روی زمین و داره گریه میکنه جیسو: بچه ها هق رزی رو هق😱😨
جیسو: بچه ها هق رزی رو هق گروگان گرفتن هق باید هق پنصاد و پنجاه و پنج هق میلیارد دلار هق براشون واریز کنیم هق تا رزی رو هق آزاد کنن هق لیسا میره تا جیسو رو آروم کنه و جنی داد میزنه: چیییییییییییییی؟ چه خبره؟؟؟؟؟ ما انقدر پول از کجا بیاریییییییییییم؟؟؟؟ کمپانی کلا همه پولاشم بهمون بده انقدر نمیشههههههههه خب حالا آدرسی، شماره ای چیزی داده؟؟؟ جیسو: آره، یک کارخانه خرابه، توی کشور😨😱
جیسو: آره، یک کارخانه خرابه، توی برزیل (اینجا خیلیی مسخره شد میدونم،ولی بعدا دلیل اینکه گفتم برزیل رو میفهمید) و گفتن باید تا 2 هفته دیگه پول رو بیاریم، یک شماره هم دادن، که وقتی رسیدیم برزیل زنگ بزنیم ادرس دقیق بگیریم لیسا:(با داد) برزیلللللللللللللل؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟این همه کشور آخه چرا برزیل؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آخه برزیل خیلی از سئول دوره(سعی کردم کشوری بگم که فاصلش با سئول خیلی باشه😋😉) جنی حرف لیسا رو قطع میکنه: اگر با هواپیما رفته باشن هنوز نرسیدن... باید خیلی سریع پول رو جور کنیم و به برزیل بریم، لیسا زود زنگ بزن به مدیر کمپانی، ببینیم چقدر میتونه بهمون پول بده😪
داستان از زبان رزی: جنی رفت بیرون جیسو و لیسا رو نگاه کنه، منم داشتم کامنت بلینک ها رو میخوندم، بعد از چند لحظه دیدم یه چیزی روی پیشونیمه، اولش ترسیدم و جیغ زدم و بعدش هیچی نفهمیدم(رزی رو بیهوش کردن) وقتی به هوش اومدم توی یک هواپیمای شخصی که شبیه به جت بود بودم... دست، پام و دهنم هم بسته بود... یه مرد که خیلی لباساش خفن بود اومد جلوم وایساد و گفت: به به، خانم کوچولو بالاخره بیدار شدن یه نیشخند زد و ادامه داد: 5 دقیقه دیگه میرسیم برزیل،(دوباره نیشخند زد) تا اون موقع باهات کاری ندارم(من دقیقا زمان پرواز سئول تا پرزیل رو نمیدونم،ولی شما حساب کنید با هواپیما معمولی 5 روز با جت 10 دقیقه،یعنی رزی توی جت 5 دقیقه بیهوش بوده)(نیشخند)بعد داد زد: بیاین این آشغالو ببرین بعد زیر لب یه چیزی گفت ولی من نفهمیدم... بعد یکی بلندم کرد و دیگه هیچی نفهمیدم------
داستان از زبان گروگانگیر رزی:(اسمش لئو بوده) امروز بخت به این دختره رو کرده... دیگه کافیه، باید حسابشو برسم... خونشو زیر نظر گرفتم، تا تنها شد رفتم توی کارش رو گیرش انداختم و بیهوشش کردم... چه نقشه ها که برات دارم خانم کوچولو بزار برسیم برزیل... چه بلاها که سرت نمیارم...(لبخند شیطانی) توی جت بودیم... اونو فرستادم روی یکی از صندلی ها، گفتم دست و پا و دهنشو ببندن، جلوشم یه دوربین گذاشتم... تا بهوش اومد اومدم جلوش گفتم به به، بالاخره بهوش اومدی (دستم درد گرفت،بقیش رو اسلاید قبل خوندین دیگه) بعدم زیر لب گفتم بعدا حسابتو میرسم 3 دقیقه بعد،رسیدیم برزیل... رفتیم به اون کارخونه متروکه، رزی رو انداختن توی یکی از اتاقا وقتی بردش، لباسم رو عوض کردم و ش.ل.ا.ق به دست راه افتادم سمتش میخواستم کاری کنم که به پام بیفته ولش کنم... میخوام طوری بزنمش که به نفس نفس بیفته...
خب تموم شد لاوا❤ میدونم افتضاح شده بود😣 این اولین داستانم بود😅 باید 10 تا لایک بخوره تا پارت بعدو بزارم❤ حمایتم کنید لاوام❤
انگشت خوشگلتو بکوب رو لایک❤ فالو=فالو راستی توی نتیجه چالش داریم😋
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
من لایک کلدم شود ده تا میزالی🥺🥺🥺
الان ۹ تا لایک شد و۱۶ کامنت حالا نه تا خوبه بزار
میشه زودتر بزاری😁😁
منتظرم لایکا زیاد بشه ولی باش میزارم😉😉😉😉😉❤❤❤❤❤❤😀
عالی بود عاجو خوشگله لایکم کردم کامنتم گذاشتم😂🤞😎
مرسی آجی جونم❤❤❤❤
بعدییییییی🌹💕
مرسیییییی❤❤❤
گفتم که برای پارت بعد 10 تا لایک 15 تا کامنت❤
هر وقت دیدم انقدر شده میزارمش❤
عالی بود اجی ❤
مرسی آجی جونممممم💋❤❤❤❤❤
6 نفری که معرفی داستان رو لایک کردن کجان؟🤔
آجی های عزیزم کجان؟🤔
40 تا دنبال کنندم کجان؟🤔
من لایک موخوامممممم❤