با این که شخصیتهای کمیک بوکی تواناییها و قدرتهای خارق العادهای دارند اما به این معنی نیست که آنها شکست ناپذیر هستند. شکست ناپذیر نبودن این شخصیتها به کمک روایت داستانهایشان میآید و به ابرقهرمانان یا سوپرویلنها یک پاشنه آشیلی میدهد تا بتوان آنها را در مبارزات به دردسر انداخت.
8. انتخاب - دو چهره (two face ) نقطه ضعف هر کس همیشه قابل لمس یا فیزیکی نیست، برخی اوقات این نقطه ضعف روانی است. هاروی دنت (Harvey Dent) دادستانی محترم و درستکاری بود تا این که یک گنگستر به سمت او اسید پاشید و باعث به وجود آمدن یک منطقه زخم شده وحشتناک روی صورت او شد. این حادثه به قدری ذهن او را بیثبات کرد که یک هویت مجزای دیگر برای خودش ساخت و تبدیل به یک ویلن شد. از آن جایی که دو هویت مجزای دنت به یک اندازه در ذهنش رخنه دارند، نمیتواند انتخابهایش را انجام دهد و بنابراین او برای انجام تصمیمهایش سکه میاندازد. با تمام این تفاسیر اما این روش منجر به این شد که هاروی حتی از سادهترین انتخابهای زندگی مثل دستشویی رفتن نیز باز بماند.
7. از دست دادن انرژی ایرون من در طول مرگبارترین نبردها یا در طی خطرناکترین مأموریتها، تونی استارک باید تمام مدت حواسش به میزان انرژی زره خود باشد تا مطمئن شود رو به اتمام نیست. در اوایل دوران فعالیتش، چنین چیزی مشکل خیلی بزرگتری بود. تمام شدن انرژیاش نه تنها زره او را از فعالیت متوقف میکرد بلکه حتی میتوانست او را بکشد. آرک ریاکتور (Arc Reactor) تونی فقط وقتی به درستی کار میکرد که هر چند روز یک بار از نظر انرژی تقویت شود. از آن جایی که ریاکتور مسئول زنده نگه داشتن آیرون من است، در صورت خاموش شدنش ممکن بود تونی استارک بمیرد. به همین خاطر، تونی در برخی از ماجراجوییهای اولیهاش قبل از این که شارژ ریاکتور و زرهاش به ۰ درصد برسد باید یک منبع انرژی پیدا میکرد. شاید احمقانه به نظر برسد اما خیلی بدتر از چیزی است که فکر میکنید. شارژ کردن آن عمل سریعی نبود و در واقع تا ۱۲ ساعت نیز طول میکشید. برای همین تونی وقتی به برق وصل بود باید یک گوشه مینشست تا بالاخره زرهاش به نهایت سطح انرژی برسد. نویسندهها و مسئولان مارول در نهایت این ایده را کنار گذاشتند چرا که همان طور که میبینید باعث میشد یکی از اعضای پایه گذار اونجرز خیلی مسخره به نظر برسد. خوشبختانه این روزها تکنولوژی به قدری پیشرفت کرده که شارژ ری اکتور تونی استارک دردسرساز نباشد.
۱۰. مرغ – دومینو دومینو، یکی از اعضای ایکس فورس (X-Force) و ایکس من، این توانایی را دارد تا احتمالات را به نفع خودش دستکاری کند. این توانایی باعث شده تا دومینو تبدیل به یک مزدور غیرقابل توقف شود چرا که او میتواند هر چیزی را تبدیل به یک سلاح کند و خود او نیز مهارتهای هدفگیری بینظیری دارد. با وجود تمام این ویژگیهای خفن اما دومینو یک مشکل خجالتآور دارد. در شماره ۱۷ کمیک Deadpool (انتشار در ماه نوامبر سال ۲۰۰۹)، مشخص شد که دومینو اَلکتروفوبیا (Alektorophobia) دارد؛ ترس از مرغها!
۵. مبارزه – رد هالک هالک شگفت انگیز یک هیولای آشوب به پا کن است که هر کسی که سر راهش قرار بگیرد را له کرده و شهرها را زیر و رو میکند. با این اوصاف اما هویت بروس بنر هیچ چیزی جز زندگی در آرامش به همراه معشوقهاش، بتی راس (Betty Ross)، نمیخواهد. پدر معشوقه او، ژنرال تادئوس «تاندربولت» راس (General Thaddeus “Thunderbolt” Ross) آن قدر از دست این هیولای سبز رنگ که زندگی دخترش را به خطر میاندازد خسته شد که اجازه داد خودش تبدیل به یک نسخه دیگر از هالک شده و آن غول سبز را یک بار و برای همیشه شکست دهد. هالکِ راس، که رد هالک نام دارد، کمی متفاوت از هالک سبز رنگ عمل میکند. هر چه قدر رد هالک انرژی به کار گیرد، دمای بدنش بالاتر رفته و میتواند هر کسی را در اطراف خودش بسوزاند. شاید این طور به نظر برسد که چنین چیزی یک توانایی عالی است اما یک سری مشکلات نیز با آن ایجاد میشود. اگر این موجود سرخ رنگ برای مدتی طولانی بجنگند، به قدری دمای بدنش بالا میرود که به خاطر خستگی و فرسودگی بیهوش میشود. راحتترین راه برای شکست او این است که بگذارید آن قدر بجنگد که خودش، خودش را زمینگیر کند.
۴. ناتوانی در دروغگویی – ریدلر طبق شماره ۲ کمیک Justice (انتشار در ماه اکتبر سال ۲۰۰۵)، تمایل ریدلر نسبت به معماها صرفاً یک حقه نیست و در واقع نوعی اجبار است. ادوارد نیگما (Edward Nygma) از همان دوران کودکی خیلی باهوش بود و تمام امتحانهای دوران تحصیلش را با نمره کامل پشت سر میگذاشت. پدرش نسبت به هوش پسر خود حسادت میکرد، او را متهم به تقلب کرد و همیشه به خاطر «دروغهایش» او را به عنوان مجازات مورد شکنجه قرار میداد. این تجربه در زندگی نیگما به قدری روی او اثر گذاشت که دیگر نتوانست دروغ بگوید. همچنین چنین سوء استفادهای یکی از مهمترین دلایل پیش گرفتن مسیر شرارت و تبدیل شدن به یک ویلن بود. حالا اگر حتی نتوانید یک دروغ ساده بگویید، فعالیتهای مجرمانه احتمالاً بدترین مسیر شغلی برایتان خواهد بود. قبول دارید که برای تبدیل شدن به یک نابغه جنایت، به دروغگویی نیز نیاز است؟ اما نیگما یک راهحل برای این مشکلش پیدا کرد. در هنگام ارتکاب جرم، او چیزی را مخفی نمیکند. ریدلر به طرف مقابلش دقیقاً همان کاری را که میخواهد انجام بدهد را میگوید، فقط با زبان معما. مشکل این جاست که چون بتمن به عنوان یکی از بهترین کاراگاههای دنیای دیسی شناخته میشود، او میتواند معماهای ریدلر را، گاهی بیدردسر و گاهی با دشواری، حل کند. با این که ریدلر یکی از باهوشترین دشمنان بتمن به حساب میآید اما به خاطر این که عملاً نقشههای خود را به دشمنانش میگوید، خیلی اوقات جلویش گرفته میشود.
۲. مواد مخدر – آبزوربینگ من ارل کریل (Carl Creel) بیشتر با هویت آبزوربینگ من شناخته میشود چون که میتواند با لمس کردن هر چیزی، آن را جذب کند و از همان جنس شود. این توانایی باعث شده او بتواند در برابر قدرتمندترین ابرقهرمانان زمین مثل ثور و هالک مقاومت کند. همین قابلیت خاص باعث شده کارل موجود خطرناکی حساب شود. آبزوربینگ من به این دلیل خیلی خطرناک است چون که آسیب زدن به او تقریباً غیرممکن به حساب میآید. اگر به او شلیک شود، کارل تبدیل به فلزی از جنس همان گلوله میشود. اگر به درون آتشفشان رها شود، تبدیل به مواد مذاب خواهد شد. نمیتوان او را غرق کرد، سوزاند، ترکاند، ذوب کرد، به او چاقو زد یا با جریان الکتریسیتی او را کشت. پس چه طور میتوان آبزوربینگ من را شکست داد؟ در شماره ۲۱ کمیک Immortal Hulk (انتشار در ماه جولای سال ۲۰۱۹)، مشخص شد که آبزوربینگ من یک نقطه ضعف خیلی بزرگ دارد: مواد مخدر. در این شماره، مخدر فنتانیل به او برخورد میکند و کارل نیز به طور خودکار تبدیل به آن مخدر میشود. بعد از تبدیل به یک مخدر زنده، آبزوربینگ من عملاً مثل یک معتاد در یک گوشه مینشیند.
۸. جادو – سوپرمن همه میدانیم که سوپرمن در صورت قرار گرفتن در معرض کریپتونایت میتواند زمینگیر شود اما استفاده همیشگی از آن به عنوان ابزار داستانگویی جذاب نخواهد بود. سوپرمن یا یک شخصیت خدا گونه است یا به اندازه یک بچه گربه ضعیف. برای مدتی طولانی هیچ نقطه وسطی برای او تعریف نشده بود. به همین دلیل، انتشارات دیسی تصمیم میگیرد که نقطه ضعف جدیدی برای مرد پولادین طراحی کند: جادو. به خاطر این که جادو المان ناشناخته داستانی است، هیچ وقت مشخص نشده که چه طور روی سوپرمن اثر میگذارد. چه قدر روی سوپرمن اثر میگذارد؟ آیا تواناییهای او را تضعیف میکند یا آنها را خنثی میکند؟ آیا فرقی میکند که چه جادویی، به چه شکلی و توسط چه کسی روی او اعمال شود؟ در جواب همه اینها فقط میتوان گفت که بستگی دارد. معرفی کردن این نقطه ضعف جدید برای مرد پولادین باعث میشود تا شخصیتهایی که معمولاً شکست دادنشان برای او کاری ندارد، تبدیل به رقیب قدری در برابرش شوند
۱. نیاز به تقابل با بتمن – جوکر درطول حدود ۸۰ سال گذشته، جوکر با جنایتها و فعالیتهای خود گاتهام را درنوردیده است. او بت گرل (Batgirl) را فلج کرد، رابین را تا سر حد مرگ شکنجه داد، کل جاستیس لیگ را با سم خودش مسموم کرد و همسر جیم گوردون را نیز به قتل رساند. با این که او بیش از هر ویلن دیگری نقشههای شرورانه سر هم کرده است اما هیچ وقت واضحترین نقشهاش عملی نشده: کشتن بتمن. جوکر چندین بار دشمن اصلیاش را دزدیده و به یک صندلی بسته ولی با این وجود هیچ وقت یک گلوله در مغز او خالی نکرده است. شاهزاده جرم و جنایت گاتهام هویت واقعی بتمن را میداند ولی تا به حال هیچ وقت به صورت عمومی آن را لو نداده است. دلیل تمام این پَسکشی ها واضح است: او به بتمن نیاز دارد. اگر جوکر او را بکشد، دیگر چه کاری میتواند انجام دهد؟ دلقک دیوانه نیاز به یک قهرمان دارد تا به او انگیزه دهد. اگر شکارچی گاتهام از روزگار محو شود، شاهزاده جرم و جنایت دیگر نمیتواند یک رقیب شایستهتر پیدا کند. او در خط داستانی Emperor Joker اعتراف کرده که نمیتواند بدون دشمنش زندگی کند. در این داستان، جوکر قدرتهای خدا گونه پیدا کرده و دنیا را آن طور که خودش میخواهد طراحی میکند. اما وقتی که سعی میکند بتمن را به طور کامل از واقعیت پاک کند، متوجه میشود که نمیتواند. جوکر هیچ وقت بتمن را نمیتواند بکشد چرا که میداند بدون او ناقص است.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
داشتی میشی من گندم ۱۱♥️
صدرا هستم 22 ساله خوشوقتم