داستان اوتاکو شدن من و زنجیره اوتاکو ای😄😆

وقتی ۹ سالم بود عاشق دیدن انیمیشن بودم . بچه بودم اما کارتون های عاشقانه هم نگاه میکردم و دیگه این کارتونا برام ته کشیده بود . از دختر عموم که سه سال ازم بزرگ تر بود خواستم یه انیمیشن عاشقانه برام پبدا کنه و از اونجایی که دختر عموم اوتاکو بود یه فیلم سینمایی بهم معرفی کرد .

اسم اون فیلم سینمایی ( نام تو ) بود و من بعد دیدن اون فیلم حسابی از گرافیکش خوشم اومد و از دختر عموم خواستم بازم بهم معرفی کنه . بوسه ایزدی ، مبصر کلاس ما پیشخدمته و سفید برفی با موهای قرمز رو بعد اون بهم معرفی کرد.( عجب شیطون بلایی بودم😜)

ولی همیشه برام جای سوال بود که چرا اول اسمشون یه ( انیمه) داشتن. وقتی از دختر عموم سوال کردم همه چیز رو بهم توضیح داد و من با انیمه آشنا شدم

از بس از اوتاکو بودن خوشم اومد که تصمیم گرفتم دختر خالم رو هم اوتاکو کنم . پس به دختر خالم انیمه معرفی کردم و چند سال بعد(همین سال) بهم گفت که اوتاکو شده .

خلاصه من ، دو تا از دختر عمو هام ، دختر خالم ، دختر داییم و دختر دختر عمو اولم اوتاکوایم ( چقدر دختر دختر شد😄) ولی هر کاری که من و دختر خاله اوتاکوم برای اوتاکو شدن اون یکی دختر خالم انجام دادیم ، اون شد انیمه هیتر😑

خلاصه من این مدلی اوتاکو شدم و زنجیره اوتاکو ای رو ساختم 😄 الان هم که از انیمه های عاشقانه رفتم سراغ انیمه های یائویی 😆 دیگه ادامه ندم زشته 😜 خداحافظ👋🏻