
های گایز اینم پارت اول داستان ☺ لطفا قبل شروع معرفی داستانو بخونید 💕💕

'for ever yong yea lalala blackpink🎵🎶 (صدای اهنگ ساعت گوشی) *خمیازه کشیدن ' هی مگه الان ساعت چنده گوشی هی زنگ میخوره 'چیی ساعت 10 هههههه =_= *بدو بدو پاشدن و آماده شدن برای فرستادن ویدئو سر موقع 'اگه ویدئو هارو فقط ده دقیقه دیر بفرستم وای جی قبول نمیکنه ،_، 'خب خب الان سایت باز میشههههههههه😲😲 'باز شده هرچی زودتر بفرستم بهتره ، اول وکال رو میفرستم بعد دنس و بعد رپ امیدوارم قبول بشم ^__^ 'عالیه ارسال شد *_* ( ویدیو هارو با لب تاب فرستاد ) 😂😂

*لب تاب رو بستم و لباسامو پوشیدم از اتاقم رفتم بیرون 'صب بخیر کارین : صب بخیر ویدئو هاتو فرستادی ؟ 'اره حله کارین : حالا با این عجله کجا داری میری ؟ 'لیا زنگ زد با یونا میریم خونه شون واسه نهار اونجاییم کارین : اوکی بای ' بایییییی ^___^ استایل می را تو عکسه بالاست 😐☺💖 راستی تو داستان الان زمستونه ❄💜

گایز الان وقتی می را میره اونجا حرفاشو نو قبلش یه علامت میزارم دیگه اسم نمینویسم علامت هارو حفظ کنین 😆😐 ( لیا ^ ) ( یونا " ) ( می را ' ) یه تاکسی گرفتم و رفتم پیش لیا و یونا🚗🏡 'های گایز *___* ^ های خوش اومدی می را 'تنکس *_* 'چی شد شما هم ویدئو هاتونو فرستادین ؟ "اره من و لیا هم با بدبختی فرستادیم ^امیدوارم هر سه تامون موفق شیم💌 'اره امیدوارم *_* " دوست ندارم ناراحت تون کنم ولی احتمال اینکه از ایران قبول شیم خعلی کمه -_- 'کم احتمال احتمال کن دیگه =_= " اوکی 😹

💕💕💕💕💕💕💕💕💕بعد از یک ماه💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕 ' اه اخه کی این موقه شب به لب تاب ایمیل میفرسته😐 *باز کردن ایمیل ' چییییییییییی ایمیل از وای جی عه😨 نفس عمیق بکش چیزی نیست فوقش قبول شدم یا نشدم دیگه😰 *با تردید روی ایمیل کلیک کردم و باز شد ، بعد از خوندن یه عالمه متن انگلیسی نوشته بود قبول شدمممممممم 'چی عالیههههههههه موفق شدممممممم😢💕 * یه جیغ بلند زدم و کارین بدو بدو به سمت اتاق اومد و وحشت زده در رو باز کرد و با تعجب نگام میکرد 'کارینننن بالاخره موافق شدم وای جی منو قبول کرد😢😢 *کارین هم جیغ زد و پرید روی تخت و ایمیل وای جی رو خوند *_* 'به نظرت یونا و لیا هم قبول شدن ؟ کارین : نمیدونم اما امکانش زیاده که قبول شده باشن اونا هم مث تو ایرانی ان "_" ' الان ساعت 3 شبه فردا بهشون میگم فعلا برم ادامه ی کیدراما رو ببینم😂😴

* فهمیدم که اونا هم قبول شدن😍 وای جی گفته بود که تا دو ماه دیگه یعنی وسط های بهار بریم کره برای ادیشن حضوری ^_^

خب خب این اولین داستانی بود چون خودم بلینک و ارمی هم قطعا به اونا هم مربوط میشه ببخشید یکم دیر شد لذت ببرید لطفاااااا حمایت کنید پارت های بعد هم میزارم 😙😙💖💖💜💜🍷🍷❄❄🐾🐾
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بید عاجو من خیچ داستانی نمیخونم ولی ولی این و خوندم واقعا محشر بود 💗
شرمنده چند روزه پارت دو داستان رو گذاشتم ناظر ها برسی نمیکننننن😐😐
عالی بید دخمل ناناصمممم
ملسیییی بابا سارا جون☺💜
داستانت عالیهههههههههههه
بازم بزار
چشم 😙🍓🍭
کردمممم😹😺
مرسی
آه 😂😂😂😂
لایک
بریم پیش بی تی اس😹
بش😂😂😂
عاااالی عاجی ادامشو بزار
باشه عزیزم امروز میزارم😙😚
بابا عالیه ادامشو بزار لطفاااااااا
چشم حتما😚💕
عالی بود بابا جونمممممم
عمه دارم؟
تنکس لاولیییی
اره بابا عمه زیاد داری یکیش همین کاربر اکیکو عه 😂☺💗💜