تشنه ی خونتم 14

مرینت : تا رسیدیم خونه یاقوت سفید رفت دنبال ماریا . ماریا : ااااااااااااااااااااااااع مریییییییینت بگووو ولم کنهههههه . مرینت : پارانشیم از خنده می مردیم که بزنم پرید رو ماریا . ماریا : یوزه پرید روم گفتم خواهش میکنم من رو نخور من هنوز جوونم کلی آرزو دارم که

یوز پلنگ لیسم زد . مرینت : شدت خنده بیش تر شد 😂😂🤣. مرینت : یاقوت سفید بیا پسر نازنینم . ماریا : ام مرینت این اسم زیاد به پسر نمیاد . مرینت : هاااا آره راست میگی پس اسمش رو چی بزارم اوووم . آدرین : تیز پا چطوره . مرینت : آفرین این اسم عالیه مگه نه تیز پا . فلیکس : من اسم مریم رو ببری گذاشتم .ماریا: خرگوش من برفی . آدرین : من اسم مریم رو گربه سیاه گذاشتم . مرینت : به هش میاد خودشم سیاه آخه .

ماریا : بچه ها الان دیر وقته بریم بخوابیم . مرینت: میشه بیدار بمونم : ماریا : تیز پا هم خوابیده .بریم اتاقامون . مرینت : همه رفتیم تو رخت خواب من خوابم نمی برد رفتم توی بال کن یهو آدرین اومد گفت : تو هم خوابت نمیاد

مرینت : اوهوم . آدرین : بیا بریم اتاق من . مرینت : آا باشه . رفتیم اتاق آدرین من با لباس خواب بودم آدرین ره بلوز مشکی پوشیده بود یه شلوار سیاه رفتیم رو تخت دراز کشیدیم و تلوزیون نگاه میکردیم مثل همیشه این وقت شب داشت عاشقانه نشون میداد آدرین یه چیزی خورد و یه جوری شد .

آدرین : یکم ش را ب خوردم مرینت کمکم خوابش برد یهو رفتم اتو یه حالت دیگه . مرینت : خوابم برد یهو انگار یکی داشت بهم نزدیک میشد خیلی گرمم بود چشام رو باز کردم دیدم آدرین اومد روم. گفتم آدرین برو کنار خیلی گرمه . آدرین میخوای درجه ی گرما رو بیش تر کنم . مرینت: یهو لبش رو لبم نزدیک کرد و 💋💋 . مرینت نزدیک 10دیقه تو همین حالت بود آدرین منو بغل کرد .ولی قبلش رفت یه جایی من چشام رو بسته بودم و اون اون موقع منو از پشت بغلم کرد .

تموم شد بچه یکی از دوستان گفته بود پیام داغ بیش تر کنم منحرف نشید 😂😂😂. تو نتیجه چالش داریم خدافظ .