سلام این اولین داستانه منه امیدوارم خوب باشه
صبح از خواب بیدار شدی و از اتاقت اومدی بیرون
خواستی بری داداشت جونگی رو بیدار کنی که یادت افتاد امروز شنبس و اون رفته سرکار😪
رفتی توی آشپزخانه دیدی که میز صبحانه امادس☺️ فهمیدی کار جونگی خوشحال شدی😄 تا خواستی بری دیدی که به کاغذ رو میزه برش داشتی و شروع کردی به خواندن...
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
16 لایک
چقدر خفنه عالییییی
❤️
تستچی دهن ادمو سرویس میکنه 3 روز 4 روز باید تستام باشه تا قبول بشه😪😑
عالی😻 پارت بعد😺
وای شما ها خیلی خوبین آخه من فک کردم بد مینویسم😪
اما چیییییییی
پارت بعدی رو بزار لطفاا
🤭🤭😚😚