من زن زلیل نیستم!(کوک و تهیونگ)

بعد از قطع تماس ا/ت برگشتم طرف کوک که دیدم با قیافه یه وری نگام میکنه! _هان؟ کوک_ابروی هرچی مرده بردی با این روش برخوردت! همینه دیگه پرروش میکنی! _خب زنمه! با زنم که دعوا ندارم؟ کوک_اخه دیگه تو خیلی خوب برخورد میکنی! _الان مثلا تو چجوری برخورد میکنی؟ کوک_باید سرسنگین باشی یذره! غبغب به گلوت بندازی! اگه دستور داد بگی مگه من نوکرتم خودت انجامش بده! به من چه اصلا! ابروهام بالا پرید! _الان مثلا تو اینجوری؟ کوک _معلومه! ا/ط(زن کوک😂) جرات نداره به من بگه تو! _نه بابا؟ از کی؟ کوک_از همون اول بهش گفتم همیشه حرف حرف منع! و بعد از چهارسال زندگی مشترک همیشه همینطور بوده!

گوشیش زنگ خورد! دیدم کوک لبخندی زدو بعدم گوشیو جواب داد! کوک _سلام عزیزم! همونطور که سعی می‌کردم نخندم سری از روی تاسف براش تکون دادم! کوک_الهی دورت بگردم چشم! همین الان راه میوفتم! قربونت برم هرچی خواستی پیامک کن برام! فدات بشم! نمیتونستم خندمو کنترل کنم! گوشیو که قطع کرد دوباره شیر شدو گفت کوک _آره داشتم میگفتم! مهمون دعوت کرد بگو غلط کردی بدون اجازه من مهمون دعوت کردی! _کوک!

کوک_هان؟ _گمشو بیرون! کوک _بزار کلاسای زن زلیل نباشیم رو تموم کنم! _گمشو بیرون تو خودت جای هر هفتامون زن زلیلی برو! کوک _ اصلا نباید رحم داشته باشی! _باشه بروووو! رفت بیرون! دیوونس بخدا! 😂😂😂 ولی عاشقشم!

ای بابا😐باز که من اضاف آوردم! خب خوبین خوشین چه خبرا!

ناظر گلم! چه خبر مبرا! حالت چطوره؟ خانواده محترم خوبن؟

لطفا لایک کنین و نظرتونو حتما بهم بگین اینم یه بخش از رمانمه😊💜لطفا کمکم کنین که با دیدم بالا بره من تازه واردم گنا دارم