تیلر واقعی (Crocoduel) میراکلس

خب بیاین اول تیلرو بگیم:خب اولش دیدم که همه داشتن خوشحالی میکردنو بعدش همه لوکا رو بغل میکنن به جز جولیکا و جولیکا ناراحت میشه و میره از اونجا به یک اتاقی و بعدش مرینت میاد و اونو اروم میکنه و باعث میشه که جولیکا اکوماتیز نشه....

و بعد از جند دقیقه دیدم که مادر و پدر جولیکا و لوکا اکوماتیز میشن با هم دیگه.بعدش همه از کشتی میرن بیرون و بعدش کشتی مادر لوکا و کروکودیل جگدستون رو هوا میره و بعد به هم حمله میکنن.بعد لیدی باگ به جولیکا معجزه گر ببرو میده (اینو دیگه همه میدونستن)و یکهویی دیدم که یکی از توپ های کشتیه میخوره به لیدی باگ و بعدش تمام😐(فاز اینجای این تیلر چی بود واقعا؟؟؟😐)

خب حالا بریم برای احتمالا:خب بچه ها این قسمت قسمت 12 هست یعنی یکدونه بعد از قسمتی که به جولیکا اون گردنبند جادویی رو میده هستش برای همین میفهمیم شدوماث هنوز نمی دونه که جولیکا دیگه نمی تونه اکوماتیز بشه(عکش بالا هست تازه از عکسا هم کپی ممنوع میفهمما)

خب حالا توی اینجا میبینید که سکانس لوکانت داریم😐(نههههههههه)😭ولی به هر حال تحمل کنید گلا(مخصوصا ادرینت ها)خداییش هرچی جرمی و توماس بگن باش هستنا بیا هی میگفتن جنگ ادرینت و لاکانتا بفرما😐ولی ادرین خوب حسودی کردیا😏😂

تازه میگن که این ادمه یا نمی دونم سنتی مانستره هم هست ولی نمیدونم درسته یا غلط😐

اینم یک عکسه دیگه از این قسمت

و یکی دیگر😐

ووو یکی دیگر😐

و باز یکی دیگر😐

و همچنان یکی دگر😐(دگر تمام شد نترس😐😂)

خب حالا بیاین بگیم چی شده که همه لوکا رو بغل کردن و جولیکا ناراحت شد...خب من یک تیلر دیگه هم دیدم که همه داشتن کادو میوردن و یکدفعه همه به جولیکا نگاه کردنو اون خیلی استرس داشت...خب اولین فرضیه اینه شاید تولد لوکا باشه و همه بخاطر اینکه اونو بغل کردن(تازه زویی هم بودا و تازه مرینت و رز لوکارو بغل نکردن)چون جولیکا کادویی نداشته یا شاید یادش رفته بوده و بقیه اونو دلداری میدن و جولیکا شرم سار میشه چون تو اون تیلر دیدم که وقتی شدوماث میخواست جولیکارو شرور کنه گفت:توی جشن های نوجوونا همیشه یک عالمه احساس هست و این منو خیلی به این تئوری نزدیک میکنه....یک تئوری دیگه این میتونه باشه که تولد لوکا باشه ولی یکدفعه همه میشنون که مادر و پدر جولیکا و لوکا(اخه اونا داشتن توی تیلر دعوا میکردن)دارن دعوا میکنن برای همین لوکا رو بغل میکنن شاید یادشون بره که اونا پدر و مادر جولیکا هم هستن و برای همین اون نارحت میشه ولی من بیشتر روی اولین تئوری مطمئن هستم.....خب حالا بیاین بریم برای اینکه چرا اونا یعنی مادر و پدر جولیکا و لوکا داشتن دعوا میکردن خب اولین فرضیه ی من اینه که اونا هنوز با هم کنار نیومده اند و دعواشون یکهویی شدید شده ولی یک تئوری دیگه هم هست که شاید پدرشون فهمیده که تولد لوکا هستو اومده که باهاش باشه ولی مادرشون نمیدونه که لوکا میدونه که پدرش جگد استونه و وقتی میفهمه همه چیز رو سر پدرشون میدازه و میگه برای چی اومدی اینجا

بنده ی حقیر هم همین فکر را می کنم😐😂خب لطفا لطفا لایک و کامنت بدید من خیلی زحمت کشیدم برای این تست و کپی به شدت ممنوع اگه کپی کنید گزارشش میدم .خب توی نتیجه چالش داریم پس لطفا تا اخر این تست برو نه اخه نه اینکه خیلی راهه😐به هرحال تا تست دیگر بدروددددددددد.