...........
ا/ت(حالا قبل اینکه از حصار رد شیم یکی یه چاقو بهم بده.)جونگ سوک(چاقو؟برای چی؟)ا/ت(برای امنیت باید قبل ورود یه کاری انجام بدم)جیمین(باشه.بیا)ا/ت(خب حالا رگ دستتون رو بکیرین جلو)از زبان جین:همه کاری که ا/ت گفت رو انجام دادیم و ا/ت یک زخم روی دستش ایجاد کرد و یک قطره خون روی رگ هرکدوممون ریخت.ولی خون ا/ت سبز بود😳😳😳و وقتی ا/ت خون روی دستمون ریخت جاش حسابی میسوخت بعد از قطع شدن سوزش یک خالکوبی به شکل برگ داشتیم.
ا/ت(خب حالا از حصار رد شیم)جین(ا/ت؟)ا/ت(بله؟)جین(چرا خونت سبز بود؟)شوگا(و چرا وقتی خونت رو ریختی رو دست ما یه خالکوبی ایجاد شد؟)ا/ت(امممم.....خب اول از حصار رد شیم بعد همه چیز رو توضیح میدم)کوک(ظاهرا خیلی چیزا هست که باید توضیح بدی) و همه از حصار رد شدیم وقتی رفتیم داخل یه جنگل دیدیم ولی وقتی بیرون بودیم که چیزی نبود🤯🤯و اینا کی هستن؟.از زبان ا/ت:از حصار رد شدیم و یکی از افراد اومد سمت من.
اون فرد(رئیس.ملاقاتی دارین)ا/ت(ملاقاتی؟)اون فرد(بله)ا/ت(باشه بهش بگو نیم ساعت دیگه میام پیشش تا اون موقع ازش پذیرایی کن)اون فرد(چشم رئیس)تهیونگ(الان باید توضیح بدی)ا/ت(باشه من نگه دارنده عنصر خاک هستم و اینا هم افراد من هستن که یا خون اشامن یا گرگینه اینجا رو من درست کردم تا ازشون محافظت کنم و الان به غیر از افرادی که اینجا هستند چندین نفر دیگه هم هستن که با ما مشکل دارن)جیمین(خو...ن اشام ....گر.گینه)ا/ت(اره برای همین اون خالکوبی رو دستتون رو ایجاد کردم تا بتونین اینجا رو ببینین و باعث میشه خون شما برای اونا سم منصوب بشه)
جونگ سوک(و چرا مین هو بهت میگفت خواهر؟)ا/ت(خب اون براد بزرگتر تو هست و.........................)قیافه همه:🤯🤯🤯🤯.ا/ت(خب حالا اگه گشنتونه بگم براتون غذا بیارن)نامجون(قذاشون چی هست؟)ا/ت(نگران نباش همون غذا ادم ها رو میخورن و از خون حیوانات تغذیه میکنن)جیمین (اگه غذا ادم هارو میخورن بگو غذا بیارن ۱ روز غذا نخوردم خیلی گشنمه)تهیونگ (من گشنم نیست میخوام این دور و برا رو ببینم)ا/ت(باشه ولی اول غذا بخورین تا من ببینم کی کارم داره بعد همه جا رو نشون میدم.سونگ براشون غذا بیار.)سونگ( چشم خانم)
رفتم سمت اتاق ملاقات.پری سو(سلام ا/ت)ا/ت(پری سو؟اینجا چیکار میکنین؟)پری سو(اومدم بهت سر بزنم و بگم که برادرت مین هو)ا/ت(چند بار بگم خوشم نمیاد مین هو رو به عنوان برادر من بشناسید)پری سو(بسیار خب مین هو متوجه وجود خون اشام ها شده و الان به عنوان رئیسشون میخواد تورو نابود کنه و این کارتو سخت تر میکنه)ا/ت(بله دیگه منکه شانس ندارم.مطمئنم برای این نیومدین.درست میگم؟چون میتونستین به پری پغام رسان بگین این پیغام رو برام بیاره)پری سو(درسته مطمئنم میدونی که ۴ عنصر اصلی دو بخش داره«خیر و شر»)ا/ت(درسته ولی الان به من چه ربطی داره؟)پری سو(کسی که ۴ عنصر شر را کنترل میکنه به دهکده ما حمله کرده و میخواد ۴ عنصر خیر را هم بگیره.)ا/ت(همه اینا صحیح ولی نگفتین چرا به من میگید و چه ربطی به من داره)پری سو(ازت میخوام از ۴ عنصر محافظت کنی و ۴ عنصر شر رو نابود کنی)ا/ت(بله؟؟؟؟؟؟؟اخرین باری که قدرت ۴ عنصر رو به من منتقل کردین تا یه هفته بیهوش شدم)پری سو(اون موقع هنوز جوون بودی و بدنت ضعیف بود ولی الان فرق میکنه.)ا/ت(باشه اما اگه بدنم دووم نیورد باید دوباره قدرت هارو پس بگیرین.)پری سو(قبوله فردا انجامش میدم.)ا/ت(خوبه.هیشش)اروم سمت در رفتم و درو باز کردم.ا/ت(بهتر میومدین داخل تا فالگوش وایستین.)جین(ببخشید)ا/ت(عیب نداره چون حوصله ندارم همرو دوباره توضیح بدم)نامجون(چطوری فهمیدی ما پشت دریم؟)ا/ت(حدس زدم)
ا/ت(خب بریم قرار بود بهتون اینجا رو نشون بدم)و رفتیم کل منطقه رو بهشون نشون دادم.تهیونگ(واقعا قشنگ بود.همه اینا رو با جادو کردی؟)ا/ت(اره)
ا/ت(شما خسته نیستین؟منکه میرم بخوابم)کوک(خسته هستیم الانم شبه پس باید بخوابیم ولی کجا بخوابیم؟)ا/ت(بریم اتاق هارو نشون بدم.هرکدوم ۲ تا تخت داره از هرکدوم خواستید استفاده کنید من میرم بخوابم شب بخیر.جونگ سوک بیا بریم)و همه رفتیم خوابیدیم.
برو نتیجه کارت دارم
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)