
سلام اینم پارت دو
-= من میخوام این خانم رو با خودم ببرم +=نه اقای رییس توروخدا نزارین @= اقای مین شما نمی تونین ا/ت رو با خودتون ببرین -= کی همچین چیزی گفته ها += ولم کن اه @= اقای مین لطفا ولش کنین رییس تا خواست بیاد دست ا/ت رو از دست شوگا بیرون بکشه شوگا هولش داد -= گفتم که میخوام با خودم ببرمش فهمیدی (با داد)بعد دست ا/ت رو کشید و برد توی ماشین += توروخدا ولم کن با من بدبخت چیکار داری ولم کن بزار برم توروخدا -= اه اینقدر حرف نزن کر شدم += توروخدا اذیتم نکن بزار برم -=اگه یبار دیگه صدات بیاد تضمین نمیکنم اتفاقی نیفته فهمیدی (باداد)ا/ت دیگه ساکت شد میدونست که راه چاره ای نداره بی صدا اشک میریخت قلبش درد میکرد احساس میکرد که دیگه همه چی تموم شده هرچی بدبختی بود فقط سر ا/ت میومد فقط فقط گریه میکرد دیگه کاری به جز این نداشت احساس خفه گی میکرد -= هی تو رسیدیم پیاده شو += من نمیام ولم کن (با داد و گریه)-= گفتم پیاده شو +=چی از جون من میخوای بزار من برم تو روخدا -= اه تو چقدر یه دنده ای هی مین هو اینو بیار تو حوصله سر و کله زدن رو باهاش ندارم $=چشم اقا و شوگا از اونجا دور شد مین هو به سمت ا/ت رفت و گفت$= خانم جوان لطفا با من بیاین اگه نیاین اقای مین بلایی سرتون میارت += من میترسم من نمیام $= بهتون حق میدم اون خیلی ترسناکه اما باور کنین اگه به حرفاش گوش بدین خیلی هم خشن نیست+= اخه اون منو بخاطر اینکه با دختر عموش ازدواج نکنه اورده اینجا اون هیچ منو دوست نداره $= اه کاش یه راهی بود که میتونستم کمکتون کنم += شما چرا اینقدر مهربونین $= مگه باید بد اخلاق باشم (تک خنده )+=گفتم یعنی شاید یه رییس بد اخلاق یه بادیگارد خشن بی اعصاب هم داره $= فک کنم زیاد حرف زدیم الان رییس اعصبانی میشه بیا بریم ا/ت با ترس و لرز += باش..ه
ا/ت و مین هو رفتن به سمت عمارت ا/ت هر قدمی رو که بر میداشت ترسش بیشتر میشد اما دیگه چاره ای نداشت -= خب مین هو میتونی بری $=بله قربان +=اینجا عمارت ش..ماس..ت خیلی بزرگه -= خب فردا برای عروسی اماده باش += فرد..اااا -= خب اره چیه مگه += خب من هنوز اماده گیش رو ندارم اخه -=مگه قراره امادگی داشته باشی درزمن این فقط یه عروسی خیلی خیلی سادست هه فک میکردی از اون عروسی های لاکچریه کور خوندی += من کی همچین چیزی گفتم -=خب حالا جیمین جیمین با تو ام کجایی &= بله بله اومدم اوهه چه دختر خوشگلی کم دختری پیدا میشه بدون اراییش خوشگل باشه ا/ت یکم خجالت کشید و یه قدم رفت عقب -= بسه جیمین نگفتم بیای اینجا که نظر بدی گفتم بیای تا ببریش اتاقش &=باشه بابا بی اعصاب بیا بریم خانم خوشگله دستمو دادم به دست جیمین و داشتیم از پله ها بالا میرفتیم که گفتم += ببخشید شما خدمتکار اقای مین هستین &= (تک خنده ) نه من برادرشم+= همه اینجا مهربونن به غیر از اقای مین &= اه شوگا اره یکم بداخلاقه اما هیچی تو دلش نیست += یکم اون خیلی بد اخلاقه جوری که وقتی طرفش میرم میلرزم &= اشکال نداره عادت میکنی راستی اسمت چیه += ا/ت کیم ا/ت هستم &= چه اسم قشنگی داری += ممنون &= خب رسیدیم اینجا اتاقته فردا ساعت 8 شب اماده باش باشه += ب..اشه &= فعلا و جیمین با لبخند از اونجا دورشد باورم نمیشه که من الان دارم توی یه قصر قدم میزنم حتی تو خواب هم ندیده بودم اما چه ارزشی داره وقتی توش شاد نباشی رفتم رو تخت نشستم و سرم رو به تاج تخت تکیه دادم بغض کردم و گریه کردم و دیگه خوابم برد
وقتی چشمام رو باز کردم با دیدن یه صورت نزدیک ترسیدم و جیغ زدم -=چته روانی چرا جیغ میزنی += اخه صورتت خیلی نزدیک بود یهو ترسیدم -= بیا اینم شامت بخور += ا/ت تو نمیخوری -= نه من خوردم ا/ت داشت غذاش رو میخورد و شوگا هم تو گوشیش بود += تموم کردم مرسی خیلی خوشمزه بود -=.......+=پوففففففففف تو چرا اینقدر بد اخلاقی چرا اصلا نمیخندی -= چون هیچ دلیلی نمیبینم بخندم فهمیدی +=ببخشید نمیخواستم ناراحتت کنم ظرف هارو برداشتم و میخواستم ببرم بیرون که گفت-= بزار همینجا میان میبرن += باشه اومدم و نشستم رو تخت و سرم رو انداختم پایین و با ناخنام بازی میکردم += میگم من کی از اینجا میرم- = هیچوقت ما قراره ازدواج کنیم پس من شوهرتم و نمزارم جایی بری += اخه تو که از من خوشت نمیاد -= اره ازت متنفرم ا/ت یه لبخند تلخ زدو گفت+= همه ازم متنفرن برای همین اینقدر تنهام -= خب همه از منم متنفرن += نه یه نفر ازت متنفر نیست -= کی += من -= تو += اره من ازت متنفر نیستم شاید ازت بترسم یا برنجم اما ازت متنفر نیستم و یه لبخند تلخ زد -= برام مهم نیست -= یعنی برات مهم نیست یکی دوست داره -= نه اصلا +=اوف خیلی سرد و بی احساسی دیگه خسته شدم اه یکی از خدمتکار ها شوگا رو صدا زد و شوگا رفت ا/ت وقتی به حرفایی که زده بود دقت کرد که چی گفته یه دونه زد بع سرش هی من بهش گفتم دوسش دارم حالا چجوری تو روش نگا کنم روی تخت ولو شدم و خوابیدم صبح وبا صدای گنجیشک ها از خواب پاشدم نور خورشید باعث میشد نتونم خوب چشمام رو باز کنم ولی با چند بار پلک زدن عادت کردت دلم میخواست هیچوقت بلند نشم و همیشه بخوابم
با صدای در از رو تخت بلند شدم و نشستم *=سلام خانم مین += خانم مین... *= اقای مین گفتن اینجوری بگیم این لباس لباس امشب شماست و منم اومدم که بهتون برسم اول از همه بفرماین صبحونه تون رو بخورین += چ..شم رفتم صبحونم رو خوردم و بعدش به هم گفتن برم حموم رفتم حموم و اومدم یه دست لباس راحتی بهم دادن پوشیدم و رو تخت نشستم و رو به اینه کردم +=مامان بابا دیدین دارم ازدواج میکنم اما ازدواجی که زوریه و شاد نیستم کاش منم یروز پیش شما بیام ا/ت فقط داشت گریه میکرد اون واثعا خیلی تنها و بی کس بود حتی کسی که میخواد باهاش عروسی کنه هم ازش متنفره و هیچی علاقه ای بهش نداره این بیشتر عذابش میداد ساعت 2 بود و ا/ت داشت از پنجره بیرون رو نگاه میکرد و که باصدای در به سمت در چرخید که جیمین رو دید&= سلام ا/ت خوبی += نه خوب نیستم &= میدونم سخته اما خوب دیگه چاره چیه += اره کاش یه راه چاره ای بود &= نترس اونم بعد یه مدت عادت میکنه += من بهش گفتم دوسش دارم اما بهم گفت برام مهم نیست&= اون با همه اینجوریه += واقعا &= اره بابا حالا با تو خوبه هروز سر ماداد میکشید اما از وقتی تو اومدی داد نمیزنه اها راستی بیا بریم پایین تا لباست رو بپوشی += باشه ا/ت باز دست جیمین رو گرفت و از پله ها داشتن میرفتن پایین که -= جیمین تو برو من خودم میبرمش &=باشه ا/ت نترسی ها کاری باهات نداره += امیدوارم جیمین رفت و شوگا اومد دست ا/ت رو گرفت وقتی دستم تو دست شوگا بود حس خوبی داشتم دیگه نمیدونم اونم این حس رو داره یا نه
خب خب اینبار چهار اسلاید گذاشتم شرمنده اصلا وقت نداشتم این چهار تارو هم از قبل نوشته بودم میخواستم پنج اسلاید کنم اما نشد ببخشید دیگه جبران میکنم
برو نتیجه چالش داریممممممممممم
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
واییییییییییی معتاد داستانات شدم خیلی خوبن🥲🤭🤭
بعدیییی
6 ماه گذشته برا پارت بعدو دیگهههه
عالییییییهههههه پارت بعد رو زود بزارررر✨🤍
😍😍😍😍😍
عزیزم داستانت عالیه ها
ولی وقتی چند بار خوندمش فهمیدم مشکل داره
خیلی همه چی سریع اتفاق افتاد باید یکم جزئیاتشو بیشتر کنی اینجوری بیشتر لایک و بازدید میخوره مثلا شوگا خیلی سریع به دختری که باهاش آشنایی نداره گفت بیا ازدواج کنیم...خب این خیلی سریع رخ داد و ممکنه فرند خواننده تمام اشتیاقش برای خوندو از دست بده
یکم رمز عالودش کن طوری که نشه پارت های بعدو تشخیص داد چون الان اینطور داستانا رفته رو صفحه پر طرفدار 👀💓
سلام عزیزم مرسی که راهنماییم کردی اره خودمم میبینم که خیلی تند پیش میرم بعد اینکه گذاشتمش پیشمان شدم اره باید یکم بهتر بنویسم مرسی بابت کمکت
جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ اجی تویییییی اسمت رو عوض کردی نشناختمت منم گفتم چرا این توله ببر چند روزه نیست نگو هست اسمش رو عوض کرد ای شیطون اجی تو پارت سه یکم بهتر نوشتم میدونم که خوشت میاددد
عشقمممم من همیشه داستاناتو دوست دارم همه جوره قشنگه من بخواطر خودت گفتم تا لایک و بازدیدات بره بالا 👀💃🏻
و اینکه من همیشه تو تستچی پلاسم 😞😂
میدونم توله ببرم خودمم دونستم یکم تند پیش رفتم واسه همین یکم پارت سه رو درس کردم بزار بیاد ببین خوبه
تو هم مثل من تو تستچی پلاسی😂😂😂
عالی پارت بعد بزارررر🥺😂💜
مرسییییییییییییی عزیزم چشم حتما
یسسسس
پارت دو اومد
الان 3 شبه و من اومدم اینو بخونم
هنوز نخوندم ولی میدونم که عالیه
پارت بعدم بزارررررررر
اونم زود
اره اومدددددددددددددد مرسی عزیزممممممم یکن تو پارت اول و پارت دو خیلی تند پیش رفتم یکم بد شده اما قول میدم از پارت سه درستش کنم
باشه پارت سه رو مینویسم میزارم عزیزممممممم