
سلام ببخشید دیر شد آخه کار داشتم نتونستم بنویسم.مرسی از نظرات تون. امیدوارم راضی باشید. نظرات فراموش نشه.
از کجا مونده بودیم اها ?ادرین گوشی رو قط کرد و به من گفت ? مرینت دیروز وقتی میومدم ببینم چیکار میکنی گریه کرده بودی؟ من گفتم ? ام ام ام... اره از زبان ادرین ? چرا ؟ من گفتم ? ادرین اون آدم که لباس پیتزا پوشیده کیه? ادرین گفت ? مرینت هر کسی که باشه نمیتونه بهت سدمه بزنه یا حتی بهت نزدیک بشه چون اون وقت نمیدونم باهاش چیکار میکنم. من گفتم ? ادرین میترسم شاید تو میشم نبودی اون وقت چی از زبان ادرین ? مرینت اینو بدون من هیچوقت تنهات نمیزارم بعد پریدم بغلش کردم ادرینم منو بغل کرد و گونمو بوسید. من گفتم ? من میرم حموم ادرین گفت تو برو منم زنگ میزنم برامون غذا میارن من رفتم حموم به تیکی هم گفتم بیاد حموم من ? ل * ب * ا * س * ا * م * و* در آوردم و رفتم که حموم بکنم یهو تیکی اومد تو گفت ? مرینت کارم داری ؟ من چشمامو بسته بودم تا شامپو نره چشمام من گفتم ? اره تیکی. تیکی گفت ? چیکار داشتی ؟ گفتم ? تیکی کی با ادرین دشمنه یا ازش خوشش نمیاد. تیکی گفت ? مرینت نمیدونم ولی برای چی میپرسی ؟ من گفتم ? اخه تیکی اون پیتزاهه از ادرین بدش میاد و سعی داره منو عاشق خودش بکنه
از زبان تیکی مرینت بهت اون وقت هم گفتم ? که اون ادم که لباس پیتزا پوشیده هرکسی که باشه دوست داره و عاشقت هست و برای بدست آوردنت هر کاری میکنه من گفتم ? اره بعد حولم رو پوشیدم رفتم طبقه ی پایین ادرین گفت ? حموم کردی ؟ گفتم ? اره بعد ادامه داد و گفت ? ساندویج میخوری غذای مورد علاقه ت هست. من گفتم ? نه خستم میرم بخوابم داشتم از پله ها میرفتم بالا که سرم گیج رفت و از پله ها افتادم پایین از سرم خون اومد ?
بچه ها ببخشید دستم خورد زدم بعدی وپاسخ فقت یدونه شد واقعا ببخشید) دکترم اومد تو گفت ? خانم دوپن چنگ باید خیلی مراقب باشید اگه همسرتون زود شما رو نیاورده بودن اینجا الان معلوم نبود شما در چه حالی بودید بعد ادامه داد و گفت ? میتونید برید من لباسای خودمو پوشیدم و با ادرین رفتیم بیرون رفتیم یه رستوران خیلی بزرگ و شیک من فلافل تند سفارش دادم و ادرین هم همبرگر مخصوص ما خوردیم و رفتیم دور زدیم ادرین پیاده شد تا برامون بستنی بخره ادرین اومد تو ماشین به ادرین گفتم ? ادرین واو بستنی با ژله خریدی میدونی من عاشقشم بعد ما با هم خوردیم بعد رفتیم تو خونه شب بود ما لباسای خوابمون رو پوشیدیم و رفتیم اتاق تا بخوابیم من تو بغل ادرین خوابیده بودم من صبح ساعت 7 بیدار شدم اروم پتو رو کشیدم روی ادرین و بعد آروم رفتم پایین داشتم صبحانه درست میکردم ? میز غذا خوری رو چیدم و ادرین بیدار شد اومد طبقه ی پایین گفت ? واو مرینت چیکار کردی گفتم. ? خب مگه غذا درست کردن واسه همسر عزیرم جرمه ما با هم خندیدیم ?? و بعد صبحانه رو خوردیم
ادرین گفت مرینت باید بریم یه جایی من گفتم ? کجا ؟ ادرین گفت ? میفهمی ? ع*ش*ق*م* بعد من بهترین لباسمو پوشیدم چون ادرین گفته بود ادرینم بهترین لباسشو پوشید بعد رفتیم یه جا ادرین گفت چشماتو ببند من اروم چشمامو بستم بعد ادرین گفت چشماتو باز کن و گفت تولدت مبارک من گفتم ادرین واو اصلا یادم نبود که امروز تولدم ادرین یه کادو خریده بود. باز کرد دیدم یه گردنبند با الماس که دورش بود پریدم بغلش بوسش کردم اونم گونه ی منو بوس کرد
من 19 ساله شده بودم کیک رو فوت کردم و با ادرین کیک رو خوردیم ادرین گفت بازم کادو داری ادرین یه خرس بزرگ خریده بود براش ۴۰۰ تومان پول داده بود? ما اون شب کلی خوش گذراندیم. و بعد رفتیم خونه من رفتم اتاقم ادرینم رفت حموم ) ببخشید تو آخرا کم نوشتم چون تو پارت ۴ میفهمین
ادرین از حموم اومد بیرون اومد پیشم گفت خیلی دوست دارم هیچوقت ترو از پیشم من گفتم تو هم همینطور ببخشید ادرین گفت هنوز تو فکر میتزاهه هستی گفتم اره گفت فراموشش کن بخواب فردا خیبی کار داریم من خوابیدم ادرینم خوابید کم بود به خدا قول میدم تو پارت 4 خیلی بنویسم
نظرات فراموش نشه
ممنون که تست رو خوندید امیدوارم راضی باشید
ببخشید کم بود به خدا تو پارت 4 قول میدم زیاد بنویسم قسم خوردم
ممنون از سایت تستچی??????
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالیییی عزیزم مثله همیشه عزیزم منم داستان نوشتم وقتی ک قبول شد بخوانش خوشحال میشم ک شما بهم نظر بدید
ممنونم عزیزم ولی چرا پارت 4نیستش
تو بررسی هست
عالییییییییییییییییییییییییییی بود❤️❤️✨🌸🤩🤩😍
بعدی رو هم زودتر بزار دیگه 🙃🌺🌺❤️🌹🌸🌸❤️
و اگر هم خواستید تست های من رو هم بخونید روی اسمم بزنید میاد بالا 🌸🌺❤️🌹🌸❤️🌸🌺🌺❤️🌸
اگر هم خواستید نظر بدید ممنونم❤️❤️🌺🌺❤️🌸🌺❤️🌸🌺❤️🌸🌺❤️🌸🌺❤️🌸🌺❤️🌸🌺❤️🌸
ممنوننن
حتما
عالی😁من هم داستان نوشتم اسمش معجزه آسا هست 😊تایید شد ببین😇
چشم
عزیزم بعدی رو کی میزاری
چقدر شبیه مرینت هستی!؟_چقدر مرینت رو میشناسی
این دوتا تائئد بشن بعد می زارم و شاید امروز تائید شن چون امروز سومین روزه
تائید نشدن
عزیزم بعدی رو کی میزاری
هنوز معلوم نی
شاید فردا
عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی
ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون
عالييی بود.
مرسی که دنبالمون میکنید.
واقعا داستانت خیلی جالب بود
ولی یکمشو از مهشید کپی کردی ولی داستان قشنگی بود???????
نه اصلا اینو نگو داستانک کلا با داستان مشهید جون فرق داره.
و ممنون که داستان رو دنبال میکنید.
ببخشید پارت ۳ هست