مصاحبه با گوجه فرنگی

سلام به همگی شهروندان عزیز با شما از استودیو تستچی صحبت میکنم من شوکا محمد پور ملقب به آگاتا هستم امروز مهمان ویژه ای داریم و نام مرینت دوپن چنگ _سلام به همه گی _خب مرینت میتونی یکم در باره خودت بگی _خب من مرینت دکان چنگ هستم ۱۵ ساله اهل پاریس و عاشق آدرین آگوست هستم _ ( بینندگان عزیز دقت کنید بنده در حال حاضر ماهیتابه بیل و کلنگ و صد البته دمپایی خودم رو در اختیار دارم تا اگر مرینت جان زر مفت زد بزنم اون دهنشو سرویس کنم بله 😊😊😊😈😈😈😈 )

_خب سوال اول مرینت میتونی بگی چرا مثل یه احمق وقتی آدرین رو میبینی قرمز میشی _خب من نمیدونم این طور بگم که جرمی مجبورم کرده _خب منطقی بود و باید بگم میدونستی که به خاطر این بهت میگیم گوجه فرنگی _اوه چه جالب _سوال دوم چرا این قر خری که نمیفهمی که آدرین همون گربه سیاه هست _ چون دلم نمیخواد🤗🤗 _ کثافت عوضی میکشت چرا نمیخوای تهیه کننده بگیرین اش الان استودیو رو به آتیش میکشه یا اوستوخوس کارگردان چی داری میگی فرار کن بابا یا خدا اون مال جوایز نه بگیرین اش بگیرین اش

خیله خب خیله خب من آروم ام همه چیز هم عالیه - زیر چشم من بادمجون کاشتی بعد میگی همه چیز خوبه _ماهیتابه را در دست گرفته و مثل جن جلویش ضاهر میشوی _غلط کردم به قرآن غلط کردم _خب سوال سوم اگر قرار بود بین مارک ناتاناعیل آدرین و لوکا یک نفر رو برای بیرون رفتن انتخاب کنی کی رو انتخاب میکردی _خب ناتانیل رو انتخاب میکردم _خب فرزندم خفه شو و فرض کن اون و مارک هر دو با خاطر باختن یه مسابقه سکته قلبی کردن _خب لوکا رو انتخاب میکردم چون اون خیلی آرامش بخشه _خب فرض کن اشتباهی به جای این که کفش های پاشنه بلند من به تو بخورن خوردن به گیتار و قلب لوکا الان تشریح جنازه اونه اونم به اجبار من وصیت کرده تو اصلا به فکر اون نباشی و نری تشریح جنازه ناراحت هم نباشی حالا چی _خب چون کس دیگه نبود با آدرین میرفتم 😶😶😶😶 _چه جواب عالی عزیز ام عالیه محشره _😐😐😐😐😐😐😐

_خب سوال چهارم تو واقعا عاشق آدرین هستی یا نه _خب باید بگم واقعا نه من در واقع عاشق لوکا هستم و اون هم به اجبار جرمی بوده _نفس کششششششش میکشمت _یا خدا کمممممککککک تهیه کننده یا اوسخوماتوس اوستوخودوس جواب نمیده بدویین بگیرین اش تا با چاقو نکشتش نویسنده زره بپوشید میزنه جاتون میده کارگردان با زنجیر ببندین اش بدویین

خب سوال پنجم یا ششم عزیزم بگو ببینم فکر کن آدرین و لوکا توی جنگ بد جور زخمی شدن و تو فقط یه نفر رو میتونی نجات بدی کدوم رو انتخاب میکنی _خب آدرین رو نجات میدم _😃😃😃😃میشه دلیل اش رو بهم بگی عزیز دلم (بالاخره گفت آدرین این عالیه محشره) _ چون میدونم که جولیکا اون جا هست و لوکا رو نجات میده این طوری هر دو نجات پیدا میکنن _ ببین این دفه خودم رو نگه میدارم خب ولی نفس کششششششش میکشمت تهیه کننده بدویین بگیرین اش الان میزنه جرش میده با قابلمه اش _یا اوستوخودوس کمک کمک ام کنین خدا جون چه گناهی کردم من ها 😭😭😭😭 _خب غلط میکنی آدرین رو انتخاب نمیکنی مرگ لوکا مرض لوکا درد لوکا اون با اون قیافه نحص اش بمیره و به طور برنامه ریزی شده ای قابلمه من به صورت بومرنگی به دست مرینت برخورد می‌کند و او چلاق می‌شود تهیه کننده بدویین بگیرین اش الان میکشت اش من می‌افتم زندان کارگردان یا خدا چطوری زنجیر هارو پاره کرد سریع اون قابلمه رو ازش بگیرین تا نزده کاملا چلاق اش کنه نویسنده سریع پیام بازرگانی پخش کنین سریع

عروسک های وجی را از این جا بخرید با ۲۰ درصد تخفیف ویژه برای میراکولر ها از شبکه مراکولر دات آی آر

_خب خب من خوبم عالیم ولی اونننن قابلمههه رووو بدبننننن منننننن تهیه کننده او صلاحیت نداری قابلمه یا ماهیتابه دستت باشه به کار ات برس بدو پیس پیس ببینم با فولاد بستین اش دیگه نه کارگردان آره بابا مگه جونمون رو از سر راه آوردیم ها _آقا جای این کار ها مصاحبه رو تموم کنین زد منو چپر چلاق کرد وی زیر دو چشم ایشان بادمجون کاشته و یک دست و پای او نیز در رفته _خیله خب خودت خواستی ولی بدون پشت صحنه باهات کار دارم فهمیدی _جرمی چرا منو آفریدی عر عر عر عر عر عر _خفه شو خب سوال بعد ببین الان تو چلاق هستی و نمی تونی راه بری نه _معلومه که نه کمک میخوام اه _ آها خب هوی پسرا بیاین این جا زود باشید سپس پسر ها وارد می‌شوند خب ببین برای آخرین سوال که ازت میپرسم آه چرا اینا این قد اذیت میکنه یک لحظه وی به راحتی فولاد رو پاره میکنه و بیرون میاد

تهیه کننده در حالی که ناگهان حواس اش به او جلب می‌شود یا خود جرمی این دیگه کیه کارگردان به جان خودم و خودت نمیدونم ایشالا اگر نکشتمون بعد برنامه ازش میپرسم تهیه کننده ایشالا _خب خب عزیزم ببین تو نمیتونی راه بری و حالا سوال هفتم یا سوال آخر برای کمک کردن کدوم یک از این پسرا رو انتخاب میکنی هوی پسرا بیاین این جا و لوکا آدرین مارک نینو و ناتاناعیل وارد می‌شوند خب کدوم _چرا همیشه باید از بین پسرا انتخاب کنم _حرف الکی نزن و جواب بده تا اون روی من بالا نیومده _خب من ناتاناعیل رو انتخاب می‌کنم _یه لحظه سپس با عصای پدربزرگ‌ها زیر پای او را خالی می‌کند دست گیره را می‌کشد و اورا در زیر زمین تنها می‌گذارد حالا چی عزیزم _خی نینو رو انتخاب میکن تا به این بهانه آلیا هم بیاد _الان درست اش میکنم آلو سلام الیا میدونی که باید چیکار کنی نقشه بی رو انجام بده خب باشه فعلا _چی شد الان ها _بزار میفهمی سپس الیا در حالی که دمپایی در دست دارد مانند قهرمان وارد شده و پس از پرتاب سلاح خود نینو را کشان کشان با خود می‌برد _خب حالا چی عزیز دلم کی رو انتخاب میکنی _خب و لوکا جون ام رو انتخاب می‌کنم و نگاهی و لوکا می‌کند و لبخند می‌زند

لوکا عاشقتم عزیز ام _مرض سپس ایشان با شمشیر جومونگ به لوکا حمله ور می‌شود و کاری می‌کند لوکا از پرسیدن اسم مرینت پشيمان شود و بعد از جر دادن او روی صحنه باز می‌گردد وای مرینت تو چطور با این سر میکنی این قد مقاوم بود که مجبور شدم‌ بفرستم اش کما تا از شرش خلاص شم بی‌شعور تا لحظه آخر اسم تو رو میگفت حالا هرچی از شرش خلاص شدیم _پدر پسر ایسا مسیح جرمی به امید خودت _الان اسم کی رو آوردی _چیزه اسم آدرین رو اسم اددددرررریننننن رووووو گگگفتتتممم غلط کردم به خدا غلط کردم _اها خب خوبه حالا بگو که از بین مارک و آدرین کی رو انتخاب میکنی در همون لحظه کاگامی به سمت آدرین می‌آید مرینت هم که از کاگامی خوشش نمیاد به سمت شوکا جان و زیبا میره خبر میده _ام چیزه کاگامی اون کنار هست گفتم بهت خبر بدم که در جریان باشی _چی آیییییی نفسسسسس کشششششش و به کاگامی حمله ور می‌شود _ آره بزن سمت راست نه سمت چپ آه وای وای عالیه محشره ما بردیم هورا _آره همینه بزن _خب من برگشتم ممنونم از مرینت که بهم خب داد و راستی چیزه تهیه کننده و بقیه عوامل جادو شدن تا فقط کار کنن و ببینن حرف نمیزنن نگرانشان نباشید

و برای کسایی که میخوان بدونن کاگامی در ای سئو به سر میبره خب مرینت جون الان کی رو انتخاب میکنی _من مارک رو انتخاب می‌کنم غلط میکنی آدرین بگو ببینم تو به مرینت کمک میکنی درست میگم آره آره بگو سریع سریع خجالت نکش _راستش نه من کاگامی رو ترجیح میدم _ای نفسسسسسس کشششششششششش ههههههههرررر دوو ووووو تووووددوووووووو ممممممییککککششمممممممم و در همین لحظه با شمشیر جومونگ ماهیتابه و دمپایی به سمت آنها حمله ور شده و تجسمی که بر روی عوامل برنامه گذاشته شده ار بین رفته و آنها برآب نجات جان خود و جان بشریت شبکه و پخش زنده از بین برده و از ایران به آمریکا مهاجرت می‌کنند و مرینت و آدرین را با من روان پریش تنها میگذارند ناظر عزیز لطفا تست من رو منتشر کن خیلی براش زحمت کشید ام