13 اسلاید صحیح/غلط توسط: *Misa* انتشار: 3 سال پیش 1,756 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام کیوتی این اولین داستانمه امیدوارم خوشت بیاد فالو =فالو لایک و کامنت =4 لایک و4 کامنت از دو تا اکانت 🐰
امروز مثل همیشه دوباره از خونه زدم بیرون آنقدر حالم بد بود که نمیدونسنم کجا برم مثل همیشه دعوا های توی خونه سرکوفت های که پدر و مادرم بهم زدن اتفاقاتی که امروز توی مدرسه اتفاق افتاد انگار حق ندارم شاد باشم چشمام پر اشک بود نمیتونستم ببینم دو رو برم چه اتفاقی داره میوفته همینجوری به حال خودم راه میرفتم پام به سنگ گیر کرد افتادم توی چاه خیلی سیاه بود تصورشم نمیکردم که قراره چه اتفاقی بیوفته
هر چی بیشتر تلاش میکردم همه جا سیاه تر میشد فکرشم نمیکردم یک روز قراره اینجوری بمیرم ولی یجورایی خوبه قراره راحت بشم به بالا نگاه میکردم انگار یک جیزی داشت نزدیکم میشد یک دست اون یک مرد بود یک کارمند شهر داری هی دختر جون دستمو بگیر دلم میخواست دستشو بگیرم ولی دیگه حوصله ندارم دوباره درد بکشم چشمام بستم اینجوری بهتره آرامش بیشتری دارم ولی یک دفعه دستمو محکم گرفت عجب زوری داره منو بیرون آورد آخه مگه ممکنه چطوری از این چاه تنگ تاریک که داشتم مرگ با چشمام میدیم نجات پیدا کردم هی دختر جون خوبی جواب منو بده صدا مو میشنوی اون مرد درست شبیه یک فرشته نجات بود آخه مگه ممکن با این صورت مهربون و ناز ممکنه که فقط یک کار مند ساده باشه صورتی که داری اون واقعا باید مدل میشد
فلش بک به روز اون مرد=دوباره صبح شنبه امروز خیلی کار دارم و فقط در عوضش یک حقوق بخور نمیر میگیرم بابد نیم ساعت دیگه سرکار باشم مگرنه صاحب کارم منو بدجور تنبیه میکنهنه نباید از بعد ظهر یادم بره مامانم منتظرمه ولی میدونم بازم قراره بهم سرکوفت بزنه مخصوصا درباره پسر عمو هام همشون حسابداران از همه مهم تر پسر عمو بزرگم که امروز اولین روز تاسیس شرکتشه باید به حرف مامانم گوش میکردم باید به مصاحبه شرکت حسابداری میرفتم یک تیکه نون کوچیک و یه پنیر مثل همیشه صبحمو اینجوری شروع میکنم باید برم ایستگاه اتوبوس الاناس که اتوبوس برسه امیدوارم امروز پول بلیط زیاد نشده باشه مثل همیشه به باجه بلیط میرم یعنی چی بلیط هشت هزار تومن گرون شده حالا چیکار کنم مجبورم برای خرید بلیط یک چیز با ارزش گرو بزارم
ولی چی شناسنامه یا کارت ملی هر دو تاشو به صندوق میدم، صندوق =نیازی نیست ما وضعیت شما رو میدونیم مثل همیشه پول بلیط رو حساب میکنیم فکر کنم امروز روز شانسم باشه منتظرم اتوبوس بیاد چرا انقدر دیر کرده یک مینی بوس کوچیک از توی خیابون رد میشه مال دبیرستان دخترانه ای که تازه باز شدست همه باهم حرف میزنن شادن و میخندن به جز یک نفر چرا انقدر ساکت و آرومه چرا انقدر خودشو جمع کرده شاید هیچ دوستی نداره نه دلیل این نیست چرا انقدر ناراحته چرا حتی به پنجره یک نگاه نمیکنه یعنی چیزی توی دستش هست که انقدر مهمه بالاخره اتوبوس اومد مثل همیشه روی صندلی کنار پنجره میشینم محو زیبایی بیرون شدم آخه این همه شکوفه فقط روی یک درخت همه جا سبز شده شبیه بهشته آخه چطوری اون دختر میتونه به همچین منظره
هایی نگاه نکنه حتما درد های زیادی داره همه ی آدما آدما درد های زیادی دارن ولی اون درد هاش خیلی بیشتره از چهرش معلوم بود حالادیگه رسیدم جایی که باید مثل خر حمالی کنی و غر غر های بقیه هم بشنوی واقعا از این چاه حالم بهم میخوره چطور میتونه آنقدر داغون باشه چطوری باید اینو توی یک ماه باز سازی کنیم حداقل 5ماه وقت میخواد هر کی توی این چاهه بیوفته بدشانس ترین آدمه جهانه چون دیگه هیچ امیدی به زنده بودنش نیست و اگه نجات پیدا کنه خوش شانس ترین فرد جهانه حداقل اگه کسی توی این چاه بیوفته باید چند ماه توی بیمارستان بستری بشه این چاهی که من میبینم آدمو توی همون ثانیه میتونه بکشه الا هوا خیلی گرم تر شده دقیقا مثل یک جهنم همیشه صبح های زود شبیه بهشته ولی یک ذره که میگذره شبیه جهنم میشه حالا حتی نمیتونم تحمل کنم
از این ور هم باید چاه رو تعمیر کنیم و هم مواظب باشیم که نزدیک نشه ساعت 1 ظهره دیگه باید ناهار بخورم طاقت ندارم مطمئنم اتفاقی نمیافته وقتی همه دارن غذا میخورن چرا من غذا نخورم همون نون و پنیر صبح اشکال نداره حداقل همینو دارم خیلی از روز این رو هم نداشتم برم یک گوشه ای غذامو بخورم فقط دو دقیق طول کشید مطمئنم هیچ اتفاقی نیوفتاده فقط باید چک کنم چی اون چیه اونجا آخه فقط شانس منو نگاه کن فکر نکنم شانسی داشته باشم، چی این یک دختره وای اگه مامان و باباش این قضیه رو بفهمن شکایت میکنند هی دختر جون دستمو بگیر چرا انقد گیج میزنه چرا چشماشو میبنده شاید میخواد خودکشی کنه آخه چرا امروز همین روز که من باید نگهبان باشم با هزار زور و زحمت کشیدمش بیرون بهتون گفتم که اگه کسی بیوفته توی چاه همه
جاش میشکنه هی صدای منو میشنوی باید روی صورتش اب بریزم انگار از هوش رفته عه این همون دختر ه است توی سرویس مدرسه چرا دستش آنقدر زخمیه پس علتش این زخمه بود الان باید دقیقا چی کار کنم ها این که به هوش اومده چه داره با خودش زمزمه میکنه نکنه میخواد بگه دست و پاش شکسته باید بروسونمش بیمارستان جلوی چاه رو بپوشونم که یک افسرده قصد خودکشی نکنه یا یک حواس پرت نیوفته توش اوه صاحب کارم نباید منو ببینه آخه این همه بدبختی توی یک ثانیه بقیه از زبان تو (اون دختر) =منو کول کرد وایی چه بازو هایی نرمی داره یعنی الان توی بهشتم آخه هیچوقت همچین حس خوبی نداشتم چرا بدنم بی حسه نمیتونم تکونش بدم نکنه قطع نخاع شدم فکر نکنم چون میتونم انگشت کوچیک دستمو تکون بدم وایی این پسر چه بامزه با
خودش حرف میزنه اصلا نمیفهمم چی میگه چی میخواد منو ببره بیمارستان نه ای خوداا نمیخوام دوباره مامان و بابامو ببینم آخه که فکرشو میکردم من اینجوری عاشق بشم خیلی مسخرست ولی الان احساس میکنم خوشحالم تا حالا آنقدر یک نفر بهم توجه نکرده بود مگه میشه باز دوباره داره زخممم خونریزی میکنه چه موقعیت مزخرفی چرا باید توی همین لحظه که بعد از مدت ها احساس شادی دارم یک ضد حال بیاد بقیه حرف از طرف اون مرد = من دارم با خودم جوش جوش میکنم که چجوری ببرمش بیمارستان بعد چی داره تند تند زمزمه میکنه دعایی چیزیه تو که جون دوستی و داری دعا میکنی خوب بشی چرا خودتو میندازی تو چاه ما رو هم سر ظهری اسیر کردی میتونم تاکسی بگیرم برسونمش ولی آخه من آنقدر پول ندارم مجبورم تا بیمارستان کولش کنم چه بدبختی ها
چی زمزمه هاش داره بلند تر میشه چه میخواد بهم بگه
بقیه از زبون دختر= هی اون میخواد منو تا بیمارستان همینجوری کول کنه منم که سنگین کمرش به چخ میره هی آقا آقا من نمیخوام برم بیمارستان امیدوارم صدامو بشنوه اگه مامان و بابام بفهمن من افتادم توی چاه حتی اگه از بیمارستان زنده بیام بیرون اونا منو میکشن باید یک جوری به این آقا بفهمونم ولی اصلا انرژی حرف زدنو ندارم انگار یک وزنه 100 کیلویی میزدم هی لطفا منو بزار زمین من حتی نمیدونم این کیه الان که نمیتونم بدنمو تکون بدم خیلی راحت میتونه منو بدزده باید یک راه فرار پیدا کنم باید صدامو بالا ببرم لطفا منو بزار زمین!!
خوبه صدام داره بهتر میشه فقط صدام گرفته نفس عمیق یک دو سه!! منو بزاار زمین!!!
اون مرد = هی این الان داشت میمرد چطوری
تونست انقد. داد بزنه نکنه صداشو صاحب کارم شنیده باشه بازم داره نفس عمیق میکشه باید زود بزارمش روی زمین تا فریاد نزده همه آدما رو خبر کنه قیافش شبیه موش آب کشیده ست دلم براش میسوزه ولی مثل این جوجه اردک ها که بهشون دست میزنی سر و صدا میکنه اگه کولش هم بکنم فریاد میزنه خیلی بیحال به نظر میاد فکر کنم فشارش افتاده باید یک چیز شیرین بخوره دستامو کردی توی جیبم یک شکلات کوچلو له شده بازم از هیچی بهتره هی دختر بگیر بخور جون بگیری
دختر=نکنه میخواد مسموم کنه که راحت منو بدزده که دیگه نتونم سر وصدا کنم فکر کرده من گولشو میخورم، عمرا من باهوش تر از این حرفام هی من اینو نمیخورم فهمیدی خودم توی کیفم تنقلات دارم ای بابا زیپ کیفم باز شده خدا رو شکر گوشیم سر جاشه ولی من نمیتونم
شکلات اون رو بخورم وللش پول که دارم چی فقط دو هزار تومن مطمئنم شکلات دو هزار تومنی هم وجود داره یک سوپر مارکت اونجاییه من که نمیتونم راه برم مجبورم بهش اعتماد کنم در کل دو هزار تومن که چیزی نیست هی آقا لطفا با این پول از اون سوپر مارکت برام یک شکلات بخرید داره میره توی سوپر مارکت چه بامزه راه میره شبیه مدلا وای خدا چه طور یک آدم میتونه با این تیپ ساده آنقدر کیوت باشه بهش نمیخوره آدم بدی باشه اومد چه شکلاتی کوچولویی عه همون مدلی که من دوست دارم
اون مرد= این مدلی میخوای؟
تو(دختره) = آره همین خوبه
مرد= این شکلات خیلی خوشمزست من این برند رو خیلی دوست دارم
تو= چقدر سلیقش شبیه منه عجب، منم این برند رو دوست دارم، واییی چه کیوت حرف میزنه
شبیه خرگوشه یک بانی کوچولو 🐰🐇
بچه ها این علامت این اقا+ و این علامت تو (دختره) است=
+چرا نمیخوای بری بیمارستان اینجوری که حالت خیلی بد میشه ممکنه آسیب جدی دیده باشی
= نه من خوبم
+مطمئنی میتونی راه بری چطوری میخوای برگردی خونت
=چند دقیقه دیگه حالم بهتر میشه میدونم
+ببخشید باید تنهات بزارم باید برم به کارم برسم
=باشه، وایی عاشقش شدم من مثل احمق هرکی رو میبینم روش کراش میزنم ولی انگار این دفعه فرق داره خیلی ازش خوشم اومده نمیتونم همینجوری بیخیالش بشم اگه با این قیافه برگردم خونه فقط یک ساعت بازجویی میشم باید فکر کنم یادم نمیره چطوری مثل یک فرشته منو نجات داد چی ساعت 2 عه چه زود گذشت
+گوشیم داره زنگ میخوره مامانمه چرا انقدر زود سلام ماما خوبی چیزی شده چی همین الان باید بیام خونتون من هنوز کارم تموم نشده چطوری از صاحب کارم مرخصی بگیرم آها باشه سعی میکنم خداحافظ
این دختر چی پس معلومه سردشه داره میلرزه نمیتونم بزارم همینجوری تنها بزارمش
+ هی دختر من باید برم میخوای برات بلیط اتوبوس بگیرم خیلی خیس شدی بیا این ژاکتمه هرموقع دوباره از اینجا خواستی رد بشی بیار بهم برگردون
=چی میخواد بره نمیتونم به همین سادگی از دستش بدم اون مسئول چاه و تمام مسئولیت ها روی دوش اونه هممم میتونم خوب تهدیدش کنم
هی آقا تمام مسئوليت چاه گردن تویه باید جوابگو باشی چراهیچ سر پوشی روی چاهتون نیست من میتونم ازتون شکایت کنم
13 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
23 لایک
زیباست
خوب بود به تست های منم سر بزن
مرسی حتماً 🧃✨
قشنگ بود💚
خیلی ممنون 💐✨
خیلی کیوت و متفاوت بود لایکیدم قشنگ بود 🍥🤍
مرسی کیوتی 🧃✨
عععررر عالییی بود ناظرش من بودم پارت بعدو سریع بزار
مرسی کیوتی خیلی ممنونم ازت 😁🐰✨