عشق پنهان ❤کت نوار💙 پارت ۸🤩

نظرات هم خیلی کمه

از زبان لیدی باگ : فردا برمیگردیم پاریس ☹️ ناراحتم چون مثل اینکه هاک ماث هرجا بریم دنبالمونه (@ بچه ها از اونجایی که گابریل هلودار میراکلس پروانه س خب هر جا با لیدی باگ و کت نوار باشه میتونه هاکماث‌هم بشه)

از زبان لیدی باگ :امشب اخرین شب تو شانگهایه امشب رفتم بیرون بارون میمد ناراحت و عصبی بودم (@ به خاطر کت ناراحته) گریه میکردم و میرفتم داشتم میدویدم که لیز خوردم و افتادم تو فاضلاب اه دستم😥 از زبان کت: اومدم تو اتاق دیدم لیدی باگ نیست 😥😥😥😥😥😥😥😥😥😥😥😥😥😥😥😥😥😥😥 نگران اومد بیرون که گشتم و گشتم تا اینکه صدای گریه شنیدیم ......

از زبان کت : صدا از چاه فاضلاب میومد رفتم دیدم لیدی باگ داره اشک میریزه ☹️ بدو بدو رفتم پیشش ب*غ*ل*ش کردم گفتم حالت خوبه عزیزم؟ الهی قربونت بشم چرا اومدی اینجا و داری گریه میکنی؟ بلندش کردم و گفتم به من بگو قربونت بشم لیدی اشکشو پاک کرد و با صدای ارومی گفت چرا باید زندگی ما اینجوری باشه (@ اینارو با گریه میگه و بقیه حرفاش رو) دیدی چه صدمه ای دیدی 😭😭😭 من بدون تو چیکار کنم اخه 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭

کت: بعد از حرف های لیدی بوسیدمش و گفتم ناراحت نباش من همیجا پیشتم بعد از فاضلاب اومدیم بیرون که یه صدایی شنیدم (@ بچه ها کت نوار گوشای گربه ای داره خوب میشنوه) سریع لیدی رو اوردم بالا لیدی گفت چی شده 😥 گفتم یه صدایی شنیدم بیا بریم یهو یه ابر شرور دیدیم به طرفمون حمله کرد من و لیدی با هاش دردگیر شدیم دیدم یه ضربه به لیدی باگ زد اونم صدمه دید گفتم نههههههه بانوی من خواست به لیدی باگ شلیک کنه که...........

خب اینم از این🥳🥳🥳🥳🥳🥳

لایک و دنبال فراموش نشه لطفا کامنت مهم ترینههههه

باییییی