کامنتتت کنن
یهو از خوابپریدم دیدم هنوز تو بغل جیمیناا هستم و منم گرفتمش تو بقلم ک فهمید بیدار شدم
از زبان جیمین: وقتی گرفتمش تو بقلم اونم منو بقل ک فهمیدم بیدار شده بهش نگاه کردم صورتش رنگ پریده بود و پیدا بود ک کابوس دیده....جیمین:هییشش اروم باش اون فقط ی کابوس بود نگران نباش ا.ت حالش خوبه. اعضا داشتن با تعجب به منو یونگی نگاه میکردن که گفتم:جی هوپ میشه بیای_؟ \(علامت جی هوپ ^)^بله. (علامت موچی🍨) 🍨(اروم در گوش جیهوپ ) میشه اعضا ببری بونگی حالش خوب نیس کابوس دیده....^اره الان میزیم 🍨 جی هوپ اعضا رو برد و من با یونگی صحبت. کردم 🍨:یونگی چی شده چرا این طوری شدی؟ (علامت یونگی🐈)🐈ا. ...ً..ا.ت ......ا.ت مرده بود خودم دخل کابوسم دیدمش .اون...اون تصادف کرده بود 🍨خیلی خب باشه نگران نباش بیا بریم ا.ت رو ببینیم. 🐈با کمک جیمین بلند شدم و رفتیم ا.ت رو دیدیم خیلی خوشگل خوابیده بود....🐈کی به هوش میاد؟🍨اومم دکتر گف چون تیر نزدیک قلبش خورده تا ی چند روز بی هوش هست. _🐈اما اگه به هوش نیاد چی😳. 🍨هی بیا فکرای خوب خوب کنیم. 🐈میتونم برم تو و از نزدیک ببینمش؟ 🐈اره میشه. 🐈باشه پس من میرم داخل.🍨باشه. 🐈رفتم تو مث فرشته ها خوابیده بود ی لوسه کاشتم روی پیشونیش. قلبم اینقدر تند میزد ک میخواست از جاش/کنده بشه.صب کن ببینم....نه ...نه من...من ...من چیی؟😳😳نه بابا ....من!!! من عاشقش شدم😳😳😳😳 وایی نهههه.داشتم با هودم حرف میزدم و حواسم به ا.ت نلوذ ک یهو ی فشار کمی روی دستم حس کردم اا.....ا...ا.ت اون..اونن....اون بهوش اومده بوددد بلند داد زدم:دکتررر دکتررر ات بهوش اومدد دکتررر جیمین با ترس درو باز کرد خیلیذ
ترسیده بود..🍨ایی بچه زربه ترک سدمم😑😑😑
9 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)