Marinette and Adrien in love 5

مرینت حالش بهتر شد و مرخص شد.آدرین رسوندش به خونه.مرینت گفت واقعا دلم برات میسوزه😵😔آدرین گفت بیشتر باید حسودی کنی🔪😂 مرینت گفت واااااااااا چرااااااا اونوقت؟؟؟؟😬 آدرین گفت چون من تو رو دارم😍😂😂😂😂

مری گفت خیلییییییی ...😂😂😂😂😬😬😬😬(سانسور شد فحشش داد😬😂🔪)آدرین گفت بسه دیگه برو پایین😐🔪 مری گفت نوچ😶 آدرین گفت هاننننن؟! مری گفت منم میام😂😂😂 آدرین از خدا خواسته هم بردش 😂😂😂😂

رفتن خونه اما کسی خونه نبود😐 _اممممم ناتالی کجاست؟ _نمدونم و اما بشنوند از ناتالی ماجرا را در اخبار دیده و خود نیز خود را پرت کرده😂😂😂😂میدونم خیلی چلههههه _بیا بریم تو اتاق من.دوست داری برات پیانو بزنم _من ترجیح میدم پنیر بخورم😂😂😂😂(بلگ وارد شد😂😂😂)

بیا اینم پنیر تو تی کی بیا بهت ماکارونی بدم مرسییییی😍😍😍😍😍

آدرین شروع کرد به پیانو زدن.مرینت یهویی دلش گرفت و زد زیر گریه و گفت آدرین خیلی بدی چطور نفهمیدی که من عاشقت بودممممم چرا آخه چرا؟؟؟؟؟ مگه چیکارت کردم؟؟؟😭😭😭😭😭😭آدرین گفت از کی تا حالا؟؟؟؟😬مری : از همون روز اول مگه چیکار کردم هانننننن؟

نگران نباش همه چی تموم شد.منم ازت گله دارماااااا🤭🤭🤭 .اوه آره .خب پس... پس... دیگه گریه نکن خوب؟ باشه😍