سلام اینم ازپارت سوم😉😉😉😊امیدوارم خوشتون بیاد😊😊😊
شروع داستان👇👇
هنوزم اززبان جین:یکهوپام خوردبه یه چیزی خم شدم وبرش داشتم دیدم اون دست مال مخصوص کوک که باخونروش یه ضبدر خورده😲😵😵😨خیلی ترسیدم وخیلی نگران کوک شدم😢😢بعدبه بعقیه هم گفتم خیلی ترسیدن مینی گفت:بچه هااین پایین رونگاه کنید😲😲😲😱😱.وقتی پایین رونگاه کردیم.........
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (2)