11 اسلاید صحیح/غلط توسط: Park army انتشار: 3 سال پیش 392 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
اول از همه بگم این داستان غمگین نیست🙂
اول بالا رو بخون بعدم لایک کن😍
راوی :ا/ت یک دختر مهربون و خوشکل که توی یک تصادفی مادر و پدرش رو از دست داده و الان پیش دختر خالش زندگی میکنه و رابطه ی خیلی خوبی هم باهم دارن... همه چیز خوب بود تا اینکه دختر خاله ی ا/ت تصمیم میگیره برای ادامه تحصیل بره المان و...
ی پارازیت بندازم و برم😐اسم دختر خاله ا/ت یا همون خودتون هلیا عه:) * _هلیا میشه نری ؟ _ا/ت اگه من برم اونجا ممکنه اینده ی خوبی داشته باشم و موفق شم :) _خب من چی ؟ من باید اینجا تنها بمونم ؟ واقعا میتونی من و تنها بزاری ؟ _ا/ت بیا بشین اینجا ب من نگا کن اگه م... _نمیخوام ادامه ش بدی اصن _ا/ت کجا میری بیا دارم حرف میزنم...اصن میخوام تورم ببرم _(دراتاقشو عین دیوونه ها بازکرد😑😹) راس میگی؟؟؟؟😀😀😀 _چته دیونه 😁😁اره راس میگم :) حداقل یکم حال و هوامون عوض میشه🙂🤍
هلیا:فقط ا/ت ... _الان دوباره میخوای بزنی تو ذوقم ؟🥺 _نه بابا فقط پروازامون جداس (همینجوری ک داشت لباساشو میزشت تو چمدون گفت)یعنی من پس فردا پرواز دارم ولی تو سه روز بعد من اخه الان هر... _وای هلیا نههههه🥺🥺🥺 _وایسا ادامه حرفمو بگم خب😑😑😑 _اگه دوباره میخوای بزنی تو ذوقم نمیخوام ادامشو بگی🥺 (هلیا پا شد و رفت روی تخت ا/ت و دستاشو گرفت و گفت)ا/ت من اونجا تنهات نمیزارم :) بهت قول میدم که مواظبت باشم :) من نمیدونستم که قراره تو هم بیای برای همین تاریخ بلیط ها یکی نیس ولی بازم اشکالی نداره چون من توی ی شرکت مطمئنی قراره کار کنم و به محض این که رسیدی یکی رو میفرستم تا فرودگاه بیاد و تو رو برسونه پیش من :)قول میدم خب؟
ا/ت:قول دادیاااااا🥺 _اره بابا من ک نمیتونم تو رو هیچ وقت تنها بزارم🥺💜 (ا/ت اروم گونه ی هلیا و بوسید و گفت)مرسییییییی:)))) _خب حالا ابراز احساساتتو بزار بعدا😹🤍الان وقت نداریم بدو بریم یکم خرید کنیم :) _واقعا بریم خرید؟ _عجیبه ؟ _نه فقط یکم ذوق مرگم😁😹 _بسه انقد زبون درازی نکن😹😹😹پاشو حاضر شو :) _باشه😁😁😁
راوی: بعد از اون روز های پر شوق هلیا رفت المان و الان وقتش رسیده بود که ا/ت هم کم کم زندگیشو عوض کنه و بره به المان پیش هلیا :)ا/ت وسایلش و جم کرد و لباساشم پوشید و رفت به فرودگاه .ا/ت بیشتر از چیزی که فکرشو بکنید ذوق داشت...
ا/ت سوار هواپیما شد و 1ساعت نشد که ا/ت خوابش برد... _خانم...خانم....بیدار شین.... ا/ت با صدای مهماندار هواپیما بیدار شد و به خودش اومد _وای خانم من واقعا معذرت میخوام ... _اشکال نداره گلم ما الان هواپیما رو فرود اوردیم و شما میتونید پیاده شید :) _خیلی ممنونم😁🤍
/ت با ذوق از هواپیما پیاده شد و زنگ زد به هلیا😁(مکالمه هلیا و ا/ت👈🏻)ا/ت:سلام هلیا من رسیدممممم _واقعا ؟😁الان کجایی ؟ _تو فرودگاهم دیگه😐 _اها صب کن به این اقاعه که تو شرکت سرویس منه و میفرستم بیاد دنبالت فقط میتونی یه عکس از خودت بفرستی که به این اقا نشون بدم که تو رو پیدا کنه؟ _اره صب کن الان میدم😁😁 _مرسی :))))))))
ا/ت گوشیشو در اوردم و یه عکس از خودش گرفت و فرستاد برای هلیا و بعد رفت و چمدونشو تحویل گرفت و نشست روی صندلی ... (داستان از زبون ا/ت )چمدونم و گرفتم و رفتم نشستم روی صندلی ...نیم ساعت نشد که یه اقای خیلی گنده با شونه های درشت اومد دنبالم و با یه صدای گرفته گفت خانم ا/ت ؟اولش یکم ترسیدم 😅😅ولی بعدش گفتم بله خودم هستم 🙂اونم گفت من جونیور هستم از طرف خانم هلیا اومدم دنبالتون منم گفتم خوشبختم اقای جونیور...اقای جونیور هم بهم گفت که باید بره و چمدونم و تحویل بده تا چکش کنن منم قبول کردم و چمدونم و داد به اقای جونیور...
(داستان همچنان از زبون ا/ت ) رفتم و نشستم روی صندلی تا اقای جونیور بیاد...بعد چند ثانیه فرودگاه خیلیییییییی شلوغ شد😱😱😱در حدی بود که واقعا اقای جونیور و پیدا نمیکردم :/ پاشدم و رفتم که یکم دنبال اقای جونیور بگردم که حس کردم یکی از اون پشت داره میدوئه سمت من😨منم از ترس همونجا خشکم زد😨😨یهو دستم و کشید دستشو گذاشت جلوی دهنم و من و از فرودگاه برد بیرون ....
خب میدونم جای حساس کات کردم معذرت😁🙏🏻...........
ادامه بدم؟!..........
اگه دوست دارین ادامه بدم شرطش لایک۲٠تا بازدید۵٠تا😁🙂.........
دوستون دارم بای❣️
11 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
21 لایک
پرفکتتت
وای عالییییی بود عاجی💕💕💕😍😍😍
اسمم هلیاس کاش نبود 😶
عالیههههههه لطفا زود بقیشو بزار
ممنون
باید شرطش کامل بشه تا پارت بعدو بزارم😅
میشه بگی پارت بعدو کی میزاری؟🙃
هروقت شرطش کامل شد😅
خیلی خوب بود 🥺🙂♥️✨
ممنونم❣️🍓