زوج جاسوس ( پارت ۱۵ ) پارت اخر

( نکته : خب یه نکته اینکه شرکت اگراست به سمت دریا و مرینت و ادرین خودشون رو پرت کردن از پشت بام افتادن تو دریا ) 🦁 آخی زوج بد بخت چه قدر بد مردن ، برین به همه خبر بدین که اینا مردن

( دو روز بعد موقع خاک سپاری هیچ کسی نبود جز یه پدر کلیسا که داشت دعا میخوند ) 🐞 زوج بیچاره چه قدر بد مردن نه عزیزم 🐱 اره واقعا خیلی ناراحت کننده اس خب بریم سوار ماشین شیم بیا عزیزم 🐞 باشه بریم ( داخل ماشین ) 🐞 به چی فکر میکنی 🐱 به اینکه اون احمقا داخل اکیپ فکر میکنن من مردم 🤣🤣🤣 🐞 اره خیلی خنگ هستن ولی ما بهترین جاسوس های دنیا هستیم میدونی چرا 🐱 چرا 🐞 چون ما ، دو تا گروه جاسوس و مامور رو گول زدیم 🐱 اره عزیزم راست میگی

🐱 وای داشت یادم میرفت باید به اون مامور اینترپل زنگ بزنم .... کلویی 🐞 اره راست میگی زود باش ( زنگ زد ) 🐝 الو سلام بفرمایید 🐱 سلام کلویی گوش کن اکیپ پروانه در اصل همون شرکته اگراسته و گابریل اگراست هم هاکماث هستش 🐝 تو کی هستی ..... اینا رو از کجا میدونی ..... الو ......الو ( ادرین قطع کرد ) 🐱 عزیزم سیم کارت اینو در بیار بنداز دور من دارم رانندگی میکنم 🐞 باشه ، راستی ناراحت نیستی که پدرت میره زندان 🐱 نه اون یه عمر کلا تو یه حال بود غم و شادی ش یه شکل بود پس براش فرقی نمیکنه ، تازه فکر میکنه یکی از ماموراش لوش داد نه پسرش که مرده 😏

( بعد از چند دقیقه ) 🐱 تو داری به چی فکر میکنی 🐞 به اینکه اگر یه روز بچه دار شدیم به بچه هامون داستان خودمون رو گفتیم اسم خودمون رو چی بزاریم 🐱 زوج جاسوس 🐞 ( با حالت تمسخر ) نه خیلی قدیمی اقای اگراست 😏 🐱 نه تو خوبی خانم اگراست ( بعد مرینت و ادرین دقیقا به یه چیز فکر کردن و به هم نگاه کردن و با هم گفتن ) 🐞🐱 اقا و خانم اگراست 🐱 اره این اسم قشنگیه 🐞 خیلی باحاله ، راستی کجا میخوایم بریم 🐱 به بی‌نهایت 🐞 باشه نمکدون ، حالا واقعا کجا میخوایم بریم 🐱 به هر جا و هر کجا ..........

خب الان همه فکر میکنین اینا چه طوری زنده موندن ، بزارین یه توصیه خوب بهتون بکنم یه لباس خوب همیشه باید یه چتر نجات داشته باشه ( حالا دیگه خودتون تا ته برین 😏 )

خب بچه خیلی ناراحتم که این داستان تموم شد ولی امیدوارم شما این داستان رو دوست داشته بودید و من تا دقیقا ۲ روز دیگه قراره داستان جدیدم رو منتشر کنم