سکوت شیشه ای 4

وقتی همه مشتریا رفتن من رفتم تا توی اتاقم کادیوی ادرین رو بیارم وبعد راه افتادم رفتم خونه ادرین که ناتالی منشی بابای ادرین گابریل اگراست گفت ادرین گم شده من اون موقع انقدر توی شوک بودم که نفهمیدم چیشد و بعد به خودم امدم و رفتم یه گوشه خلوت و گفتم تیکی خال ها روشن همه جارو دنبال ادرین گشتم اما ندیدمش داشتم کلافه میشدم یعنی ادرین کجاست نکنه یه شرور اونو دزدیده

از زبان ادرین

چون پدرم برای کریسمس منو تنها گزاشت به حالت کت نوار از پنچره اتتقم بیرون امدم انقدر اواز تنهایی خودم که خسته شدم داشتم قدم میزدم که وقتم تمام شد و من دوباره شدم ادرین و بازم به راهم ادامه دادم که یهوو بابانوئل رودیدم که داره سوار سورت مه میشه اون به من گفت پسر جوان تو توی این سرما چیکار میکنی الان باید پیش خانوادت باشی کنار درخت کریسمس گفتم خانواده من سرشون شلوغه و وقتی برای من ندارن اون از سورت مه پیاده شد به من یه پتو داد ویه لیوا شکلات داغ و مارش مالو بهش گفتم توچی تو توی این سرما الان باید پیش خانوادت باشی

بهم گفت من خانواده ای ندارم تنها کاری که میکنم اینه که به بچه ها هدبه بددم گفتم چرا نمیای با ما شب کریسمس رو بگزرونیم گفت واقعا راست میگی بله که راست میگم گفت پس منتظر چی هستی بیا بریم ما رفتیم و وقتی رسیدیم لیدی باگ امد و گفت ادرین از این مرد فاسله بگیر

گفتم صبر کن لیدی باگ اون یه شرور نیست گفت من میدونم کی شروره کی نیست و بابانوئل داشت میرفت لیدی باگ هم رفت دنبالش و.......و من تا خواستم به کت نوار تبدیل بشم ناتالی امد و گفت ادرین تا الان کجا بودی زود برو داخل خونه

اززبان لیدی باگ یا همون (مرینت)

گرفتمش بعد دیدم اون واقعا شرور نبود معذرت خواهی مردم اون گفت لازم نیز دیگه به قدر کافی اذیتم کردی و اون رفت منم برگشتم خونه چند دقیقه بعدکه توی راه خونه بودم که یهو بابا نوئل جلوم زاهر شد بعد با اهنگ گفت کریسمس مبارک لیدی باگ بعد شم گفتم بابا نئول خودتی گفت من سانتا کلوس هستم و بعد رفت همه به همه شهر کادو های شیطانی داد و بعد همه جارو خراب کرد

گربه سیاه امد بعد گفت اینجا چه خبره بانوی من گفتم همش تقصیر منه من باعث شدم شرور بشه گربه گفت اشکالی نداره بعد توی تلاش برای شکستش بودیمو من بد جوری ضربه دیدم اما تونستیم شکستش بدیم

بقیهه داستانو گزاشتم واسته پارت بعدی اخه میخوام پارت بعدی رو زیاد کنم

بای منتظر پارت بعدی باشید