10 اسلاید صحیح/غلط توسط: Aynaz انتشار: 4 سال پیش 154 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام سلام برید بخونین که این پارت رویایی کاگامی خواهد مرد
از زبان ادرین
پدرم رفته ژاپن مادر کاگامی فوت کردع منم از فرست استفاده کردم و مرینتو اوردم خونمون ناتالی هم باهاش رفته مرینت تو اتاق بابام یک دوربین مخفی کار گذاشت و بقیشو منو کرینت کلی وقت برای باهم بود داشتیم و این خیلی خوبه بالاخره به مای لیدیم رسیدم ? وقتی پدرم برگش خیلی ادی اومد و کاگامی هم باهاش بود داشت گریه میکرد اونحا خیلی دلم براش سوخت اومد تو اتاقم سرشو گذاشت رو شونه هام و گفت ادرین من خیلی دوست دارم من گفتم کاگامی باید باهم حرف بزنیم ببخشید اما من مرینتو دوست دارم یهو با تمام سرعت دوید بیرون و با گریع رفت مطمئن بودم که اکوما زدت کیشه سریع تبدیل شدم و رفتم خونه مرسنت بهش هکه چیزو گفتم گفت وقتی میخواستم به کاگامی معحزه گر بدم میگفت که ترو خیلی دوست داره من گفتم اما من نرو خیلی بیشتر دوست دارم گونمو بوسید و گفت منم خواستم منم ببوسمش که یهو نادیا شاماک ارامشمو بهم زد میگفت تبهکاری جدید دارسم یهپ اون پرید و گفت من ملکه ی غم هستم ادرین کجایی خودتو نشون بده و یهو قیب شد رفتیم و باهاش کلی جنگیدیم
از زبان لیدی باگ /مرینت
خیلی خیلی خوشحال بودم الان به بزرگنرین ارزوم رسیده بودم که گربه سیاه امد تو اتاقم گفت خبی بانوی من گفتم اره اینجا چیکار میکنی؟ گفت برم گفتم اصلا گفت باید درباره ی چیزی باهات حرف بزنم گفتم باشه میشنوم و بعد ماجرای کاگامی رو برام تعریف کرد گفتم باشه الان باید چیکار کنیم که یهو دیدیم اون شرور شده بود وقتی شکستش دادیم دپباره شروع به گریع کردن کرد و رفت کت گفت بانوی من میای فردا نزدیک غروب بریم بیرون گفتم معلومه و برگشتم خونه تیکی گفت چیزی رو یادت نرفته گفتم وای الیا دیدیم دوبار زنگ زدت بهش زنگ زدم گفت دختر کجایی بزار حدس بزنم باز داشتی تبلیغ میدیدی نه گفتم اره ? و بعد رفتم خونشون تا رسیدم رفتیم جلو تلوزیون و داشتیم فیلم انتخواب میکردیم که یهو گوشیم زنگ خرد اون ادرین بود اولین بار قطع کردم الیا گفت گیه این وقط شب دخر گفتم هیچکی نیست گفت دختر باورت میشه کلویی از لوکا خوشش اومده؟؟؟؟ گفتم نه اصلا که دوباره زنگ زد الیا تا اسم ادرینو دید گفت دختر این چیه گوشبرو از دستم گرفت و گذاشت رو بلند گو (+مرینت-
(_ادرین) _سلام مرین خوبی +اره ادرین خیره این وقط شب _راستش نتونستم بدون شب بخیر گفتن بهت بخوابم یهو الیا داد زد شما با همین ادرین گفت چی چیشد گفتم گند زدی ادرین فعلا خدافظ و قطع کردم الیا که داشت بلند بلند میخندید گفت وای باورم نمیشت چجوری بهش گفتی گفتم فردا الان خیلی خوابم میاد و گرفتم خوابیدم صبح دیر پاشدیم من گفتم وای یادم نبود و از الیا خدافظی کردم اون با زاهر شلخته گفت کجا اما من رفتم خونه ادرین باباش امروز مصاحبه داشت رفتیم و دوربینارپ چک کردیم پشت تابلوی مادر ادرین بود رفتیم اونجا و تبدیل شدیم
از زبان ادرین
بابام اونحا بود تا مارو دید شکه شود گفت جیزی شده شکا اینجا چیکار میکنی گفتم که همت چیز تمومه هاک ماث گفت چی من گفتم پدر معجزه گرتو بده گفت امرا و تبدیل شد گفتم چرا اینکارو انجام میدی گفت بخاطر تو و مادرت گفتم مادر من مرده بس کن که یهو دیدم جلوم نیست اون پشت سرم بود و مرینتو گرفته بود گفت معجزه گرتو بده به من وگرنه میمیره گفتم نه نه نه
گفتم پنجه ی برنده دویدم داشت میخرد به مادرم اما اون الان بی جون بود اما بابام مرینتو انداخت پنجه به اون خرد و اون رنگش قهوه ای شد و اگه بهش دست میزدم پودر میشد که یهو نه من اکوماتیز شده بودم ?????????
خب میدونیم خیلی قیر طبیعی شد اما باید بگیم که پارت بعد به زودی میاد
خب نظر سنجی امیلی زنده بشه یا نه
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
لطفا امیلی رو زنده نکن تا گابریل و ناتالی ازدواج کنن
امیلی زنده بشه مرینت هم همینطور پلک و تیکی هم عاشق هم بشن ممنونم
عزیزم اسم داستانم cat live lady?merinet love adrine
اوکی عزیزم میرم بخونمش
سلام سلام پارت بعد به زودی میاد شما نظرات رو به ۵ برسونید و پارت بعد بر اثر یه اتفاق کاگامی میمیره این دفه نشد ببخشید?????