
هلو یوروبون :) من برگشتم 😅 دلم تنگ شده بود واقعا تو این مدت کلی اتفاق قشنگ برا پسرا افتاد ، نامبروانی PTD و رکوردا یکی از بهتریناش بود 🥳🥳 خلاصه که ادامه داستانو اومدم که بزارم ، به خاطر کامنتای قشنگتون مرسی خیلی حمایت کنید ازش لایک و کامنت یادتون نره که .... ادامشو بزارم 😁😘😘😘😘 به تک پارتم سر بزنید اگه نخوندینش
داشتم وسایلمو جمع می کردم که جیمین اومد کنارم ایستاد . دوربینمو از رو میز برداشت و براندازش کرد . همه چیز و جمع کرده بودم و فقط دوربین مونده بود . بدون اینکه برگردم سمتش ازش خواستم دوربینو بده که جمع کنم ، ولی هیچ واکنشی نشون نداد . برگشتم سمتش ولی بازم بهش نگاه نکردم . _ جیمین شی بی زحمت اگه کاری با دوربین ندارین بدینش . دستمو بردم سمت دوربین ، دوربینو بیشتر به سمت خودش کشید و گفت : حالت خوبه ؟ گفتم : ممنونم ازتون . _ ولی فکر نکنم . _ ممنون که میپرسین ، من خوبم .... دوربین ؟ _ جی جی ..... یه چیزی بپرسم ازت ؟ _ بفرمایین . _ تو ...... اخبار رو شنیدی ؟ یه کم هول شدم و گفتم : ک... کدوم اخبار ؟ جیمین : شایعاتی که این مدت پخش شده .
_ شایعه ؟ 😏 جیمین لبخند تلخی زد و گفت : باورشون کردی ؟ بهش نگاهی نکردم ، دوربینو از دستش کشیدم بیرون و گفتم : مهم نیست ، شنیدم وکلا در حال پیگیری ان ، نگران مباشین جیمین شی امیدوارم هر چی سریع تر این ماجرا حل شه . دوربینو گذاشتم سر جاش ، اومدم برگردم که دستمو گرفت و گفت : جی جی .... همشون شایعه اس ، باور کن ، ماجرا اصلا اونطوری نیست که رسانه ها نشون دادن . تو دلم گفتم : بفرما ، آقا یه ماجرایی دارن پس .... فکرم درگیر جمله اش شد ولی با یه لبخند گفتم : جیمین شی ، شما لازم نیست به کارکناتون توضیحی بدین ، هر کاریم بکنید به زندگی خودتون مربوطه .
جیمین با صدایی که حس میکردم بغض داره گفت : ولی ..... تو برای من یه کارمند کمپانی نیستی . با اون حرفش قلبم داشت از جا کنده می شد . این حرفو که زد ناخودآگاه به چشماش زل زدم ، نمیدونستم چه واکنشی نشون بدم ، کیفمو برداشتم و سریع از استودیو دویدم بیرون . تا برم تو اتاق سعی کردم خودمو کنترل کنم ولی همین که وارد اتاق شدم ، اشکام سرازیر شد . سوال اینجا بود که حالا این اشکا برا چین ، از روی ناراحتی ان یا از سر خوشحالی ؟ راستش با تمام وجود به جیمین باور داشتم و حالا نگران شرایط بدی بودم که براش درست شده ، به خاطر حرفی که بهم زد خوشحال بودم
ولی تصویر اون عکس از جلوی چشمام کنار نمی رفت ، خیلی واقعی بود .... وسایلمو جمع کردم و رفتم خونه . داشتم دیوونه می شدم ، حسابی کلافه بودم ، یه دوش گرفتم و رفتم خونه ی یونا . همه چیز رو براش تعریف کردم . یونا خوب میدونست چیکار کنه که یه کم آروم تر بشم ، برام دمنوش گل سرخ درست کرد ، آهنگ Blue and Grey رو پلی کرد و دمنوش رو داد دستم . ساکت بودم و با تمام وجود داشتم به آهنگ گوش میدادم ، اشکام بی صدا سرازیر می شدن و وقتی صدای جیمین رو می شنیدم شدتش بیشتر می شد ..... یونا بغلم کرد و گفت :
از اولش شک داشتم که به جیمین علاقه مند شده باشی ، به به عنوان یه فن ، بلکه علاقه ات یه مدل دیگه اش و خاصه . این اتفاقایی که افتاده شرایط رو پیچیده کرده میدونم ، ولی جی جی .... تو قوی هستی ، به تلاشت برای اینکه فقط یه بار از نزدیک ببینیشون فکر کن ، ببین حالا کجایی و چه خوب از سخت کوشیت نتیجه گرفتی . مطمئنم حل میشه .... تازه دختره ی خل و چل ، این حرفی که جیمین بهت زده میدونی ینی چی ؟؟؟؟؟ ینی اونم ....
نذاشتم حرفشو ادامه بده و گفتم : اصلا اینطور نیست . یونا اون عکس فوتوشاپ نیست ، حداقل من که کارم اینه خوب می فهمم که کاملا واقعیه ، دو حالت بیشتر نداره ، یا جیمین دروغ گفته ( که اصلا دلم نمیخواست اینطور باشه ) ، یا من هر چی درس خوندم و کار کردم باد هوا بوده و هیچی از ادیت و گرافیک سرم نمیشه .
یونا : جی جی مگه نمیگی خود جیمین بهت گفته این حرفا همه شایعه اس ؟ _ چرا خودش گفت . _ پس دیوونه چرا خودتو اذیت می کنی ، مطمئن باش هیچکدوم از این حالت هایی که تو گفتی ذره ای درست نیست و یه دلیل و توضیحی برای اون عکس وجود داره . منم دلم می خواست همینطوری باشه که یونا می گفت . اون شب پیش یونا موندم ، برا همین از قبل همه ی وسایلمو با خودم آورده بودم حتی دفترچه ام رو هم آوردم و همه چیز رو توش نوشتم ، مگه میشد جمله های جیمین رو تو دفترم ثبت نکنم ..... فرداش از همون طرف رفتم عکاسی ، یه سری عکس که تو خلوت خودم یواشکی از پسرا مخصوصا جناب جیمین گرفته بودم رو چاپ کردم ،چاپ کردنشون یه مقدار طول کشید ، دیرم شده بود برا همین سریع یه تاکسی اینترنتی گرفتم و رفتم کمپانی .
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
پارت بعدی
😂🥰🥰🥰
وای خداااااا
قلبم 💗
خیلی قشنگ بود . اصلا عالی بود 🥺👏
قربونت برم 😘😘💜💜
نمیدونی چقدر خوشحال شدم گذاشتیششششش 💜💜😊🙏🏻
فقط کاش یکم طولانی تر بود ولی به هر حال ممنونم که گذاشتیش
خواهش میکنم 😊😘
واقعا یکی از انگیزه هام تو بودی قشنگم ، وگرنه کلا نمیزاشتمش 😁💜💜