لطفا ایراد های داستانو بگید 🤗
بعد از کلی کش مکش با تهیونگ خوابیدم صبح با صدای کلفت و بم جونگ کوک از خواب پریدم که با نجوا های اروم اسمم رو صدا میزد تا برای صبحانه بیدارشم ، چشمام پر از خواب بود یه خمیازه کشیدم و سرجام نشستم دیشب تا دیر وقت با تهیونگ دعوا میکردم و درست نتوستم بخوابم همون لحظه اقای جئون رفتن بیرون تا من بتونم اماده بشم
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
23 لایک
کم🥺
نه تک پارتی نزار ادامه اینو بزال🥺
ممنون ادامه بده