
پارت هفتم قسمت آخر رو هم تا آخر هفته میزارم 👀😆 ❤
عمارت خاندان گانت # دراکو هی نگا کنید سه نفر دارن میان بریم سراغ شون . هرماینی : من از اون ور یه طلسم حواس پرتی میزنم . امی : آداواکدارا 😐 . هرماینی : امی این چه کاری بود 😑 . امیلی : بالاخره که میکشمتشون دیگه 😐 . دراکو : ولش کنید مو ها رو بکنید . دراکو : آمم من زیاد مطمئن نیستم اینو بخورم 😬 . امی : محض اطلاعات اون دنیا رو میاره تو چشات 😆 . هرماینی : وقت و تلف نکنین باید جنازه ها رو هم قایم کنیم . امیلی : کاری نداره : ریداکتو 😐 . هرماینی : اگه یه بار دیگه این کارو بکنی حتما خودم میکشتمت .
قعله امن : تانکس ( بچه ها تانکس نمرده ) : جینی امی و بقیه کجان ؟ جینی : رفتن عمارت گانت و آرامگاه سپید اینجا محل قرار بود ! تدی : اوه این خوب نیس جیمی فاکس گفته آرامگاه تخریب شده ! جینی : چییییییی 😨 . نویل : اونا اونجان باید بریم سراغشون تا دیر نشده زود باشین . جینی : آلبوس تو اینجا میمونی ! آلبوس : مامان من بچه نیستم من باهات میام چع دلت بخواد چه نه ! جینی : الحق که پسر پدرتی 😩 .
داخل عمارت : دراکو / گری دماغ فیل گرگینه 😐 : داره حالم از خودم به هم میخوره تا حالا انقدر احساس زشتی نکردم اوق چقد لباساش کثیفن 😬 . هرماینی / مادام جنکینز گردن کوتاه : بار اولته نه ؟ دراکو : خب حداقل من اون دانش آموزی نبودم که مدام در حال قانون شکنی عه 😐 . امیلی / پانسی ( بالاخره این بشر و کشتم آخیش 😂 ) : هیس یکی داره میاد ! صدا : سرورم اون دو تا رو کجا بزاریم ! دلفی : معلومه احمق توی سرداب ! دراکو : بیاین دنبالش بریم ! # سرداب : هرماینی : اوه خدای من رون ، هری ! امیلی : ششششششش هیچکس نباید بفهمه باید صب کنیم اینا برن زیاد وقت نداریم !
داخل سرداب : اسکورپیوس، رون باید اونو پیدا کنیم . رون : فک کنم دیدمش اوناهاش اسکورپیوس آهای تو خوبی ؟ کله بور و تکیده ایی معلوم میشود پسرک از شدت سرما جان به لب ندارد صدای از بیرون هری جیمز پاتر پس تو اینجایی 😈 . صدای آشنای دلفی است !
باید همین الان بکشمت و چوبدستی رو بگیرم ( ابر چوبدستی را نشان میدهد ) اما خوب این ماله پدرمه به هر حال فک کنم باید نگه ات دارن اما در مورد این پسر کوچولو و ویزلی چطور ؟ ناگهان دراکو و هرماینی از مخفی گاه خود بیرون میجهند ! دراکو : اول باید از جنازه من رد شی دختر خاله ! هرماینی : جانم ! دلفی : تو لیاقت اصیل بودن رو نداری حتی لیاقت فامیل بورن با من و .... . امیلی : نه تو لیاقت اون رو نداری ! آداواکدارا 👀 ! ادوارد تامسون به درون اتاق میآید و جنگ سختی در میگیرد اتاق به کلی ویران شده هرمانی با ادوارد درگیر میشود هری رون و اسکورپیوس میگریزند . نبرد بین امیلی و دلفی نبرد قدرت هاست !
نکته : میدونستید میخواستم رون رو بکشم 😐😂😂 برید بعدی پارت بعدی مطمئنم منو میکشید 😂😂
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود آجی😍💖✨🌈 رون یا هری؟ کدومه؟ شاید اینام نباشن😐😂
آجی سارا و لیلی !
برید تست آموزش الفبای الفی یکی ساختش جالبه
و اینکع برید واسش الفا رو خوب ریشه کشی کنید متاسفانه زیاد وقت ندارم
من رفتم🏃♀️😂
رفتم😂
من با هر پارت این داستان حرص می خورم اجی😐
نمی دونم : هرماینی ، هری ، دلفی ، اسکورپیورس همه چیز از دستت بر میاد والا😂
نظر خاصی ندارم جز اینکه این پارت عالی بود مثل همیشه
انقدر دلم خنک شد پانسی مرد
میدونی کم کم دارن به این نتیجه می رسم من تنها کاربر توی تستچیم که هنوز هیچ تستی نداره
چالش:هر کسی به جز امیلی و دراکو به خدا همه کاری از تو برمیاد
باز دوباره یه سوال چرت و پرت امیلی توی جشن یول بال چی پوشیده بود دو روزه ذهنم درگیره اگه میشه برام لباسرو شرح بده
بزار برم اون پارت و بببینم یادم نمیاد الان
آجی ببخشید من یادم رفت جوابت رو بدم
امیلی یه پیرهن نقره ایی تقریبا ساده پوشیده بود مو هاشم از پشت کامل مرتب کرده بود کلا امیلی آدم مرتبی عه
هرماینی نباشههه