سلام اول از همه معذرت میخوام واقعا از اینکه دیر گذاشتم???? منتظر نظرات هستم اگه کم بود بعدی رو نمیزارم ممنون ❤
دیشب شب واقعا سخت و خسته کننده ای بود ?... من و کت نوار تمام شبو داشتیم با یه شرور میجنگیدیم .... وقتی که صب شد دیدم ساعتم از بس زنگ زده داغون شده ?..... بازم دیرم شد تموم انرژیمو جمع کردم و تموم راه مدرسه رو دوییدم عوارض شب بیداری تو صورتم تابلو بود هر کی منو میدید سه متر از ترس میپرید ? آدرینم دقیقا عین خودم شده بود وقتی رفتم داشت چرت میزد? آدرین گفت سلام مرینت گفتم سلام گفت حالت خوبه رنگت خیلی پریده گفتم تو هم که مثل منی گفت آره ولی تو از من بدتری ... راستی امروز پیش من بشین گفتم چی؟ گفت دوست نداری پیشم بشینی ? گفتم چیز ...چرا ولی انقدر یهویی جا مو عوض کنم یه جورایی..? گفت باشه اگه نمیخوای نیا منم گفتم باشه و پیشش نشستم? ...بعدش آلیا گفت مرینت انگار امروز نمیخوای پیشم بشینی گفتم...آره چون آدرین ازم خواهش کرد? گفت باشه موفق باشی و چشمک زد منم خندیدم همچی مثل همیشه بود تا اینکه
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
یا خدااااااااآاااا ?????????????????????????????? یا خود خود خود خدااااا ????
عالی بود بعدی رو زود تر بزار ❤️❤️
داستانت خیلی قشنگه??. منتظر قسمت های بعدی هستم.