
کامنت بزار کیوتم 😐❤️
به باغ بون گفتی اونم سگ رو بست بعد گفتی من میخوام کباب درست کنم اونا باشه درست تو مواد رو اماده میکنی بعد میپزی بعد به اعضا میگی میان باغ رو بگردیم اعضا باشه رفتین اونجا کدو عسل زیاد هست وی و اعضا اشتباهی رفتن سمت کندو عسل رفتن دیدن نامجون یه لگد میزنه به کدو که نبوز هست یانه اما زنبورا از کندو دراومدن واییی بدو بدو بدو رفتن بریدن تو تو ابشار کوچولو زنبورا رفتن اونا اومدن بیرون سریع لباساشون رو عوض کرد که تو نفهمی اونا اومدن پیش تو ا/ت کجا بودین هاننن
رفتیم وای وای انگور چیندیم چقدر خوش مزه و ترش اومدیم پایین بهشون گفتم ایران چطوره اعضا عالییییییییی بابا ا/ت تو خوشحال شدم که خوشحال شدین راستی میان فیلی ببینیم فیلم ترسناک انابل همه ی اعضا باشه وی چییییییییییییییی تو نکنه می ترسی وی نه بابا من از فیلم ترسناک بترسم من با فیلم ترسناک بزرگ شدم تو گذاشتی پاکرون هم درست کردی شروع به دیدن فیلم وی که ترسیده بود به زور خودشونگه داشته بود که ترس شو بروز نده توام که کنارش نشستی میگی نترس بابا درک میکنم من خودمم ترسیدم وی جدی
تو بله یه جا از فیلم که نگاه میکنین وقتی انابل میزنه ادمه رو میکشه اونای که انابل دیدن میفهمن چی میگم تو پردی بغل وی اونم چون ترسیده بود بغلت کرد چشماتون بسته بود که دیدن اعضا دارن نگاه تون میکنه و نیش لبخند میزنن زود از بغل هم اومدیم بیرون ای خدا از خجالت اب شدیم همون جوری همهگی خوابمون برده من زود پا شدم صبحونه درست کردم تا اون بلند شدن گفتن ا/ت چیکار میکنی من دارمصبحونه رو میچینم اونا باشه وی اومد بهت کمک اون یواشکی گونتو میبوسه توام از خجالت اب شدی اون گفت کارت تموم شد
منم منم دوست دارم وی اشک ذوق ریخت بغلت کرد گفت اخیش هم تو راحت شدی هم من زود از بغل هم اومدین بیرون گفت بیا بریم شاید اعضا نگران شدن تو باشه عزیزم گونشو بوسیدی رفتین یه لبخند رو لباتون بود بود
پارت بعدی پارت آخرع😐🍷
کامنت بزار کیوتم 😐❤️
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
هلو...محض اطلاع گفتم...جین فوبیای فیلم ترناک داره ن ته اوکی!...فعلاً.